اخلاق

ویژگی‌های شیعه حقیقی _ ۲

(به قلم: شهید مجاهد آیت الله نمر)

امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: «همانا شیعه جعفر (عليه‌السلام) كسى است كه شكم و فرج خود را از حرام حفظ‍‌ كند و كوشش او بسيار باشد و براى خدا عمل كند و به پاداش او اميدوار باشد و از كيفر بترسد…».

همانطور که می‌دانیم شیعه بودن هویتی اکتسابی و موروثی نیست، بلکه تشیع عقیده، روش و عملکردی است که فرد بدان پایبند می‌شود هر چند که نیاکان او شیوه‌ دیگری داشتند؛ در غیر این صورت از چهارچوب تشیع خارج می‌شود هر چند که پدران او از امامان معصوم بوده‌اند.

امام صادق (ع) در این روایت ویژگی یک شیعه حقیقی را بیان می‌کند. در واقع کسی به صرف اینکه از والدین شیعه متولد شده باشد، نمی‌تواند ادعای تشیع کند مگر اینکه ادعای او به صورت عملی ثابت شود. در قسمت اول این مبحث ویژگی‌های شیعه حقیقی را برشمردیم و در مورد ویژگی اول مختصری بحث کردیم.

ویژگی دوم: کوشش و جهاد پیوسته

جهاد در اینجا به معنی جهاد با نفس است. نفسی که انسان را بدین سو و آن سو می‌راند. امام علی (ع) می‌فرماید: «اين نفس خود را با تقوا رياضت مى‌دهم». ایشان زمام نفس خود را در اختیار عقل خود قرار می‌دهند؛ از این روست که می‌فرماید: «دنیا را سه طلاقه کردم».

نفس انسان همواره در پی شهوات است، اما عقل دنبال نیکی و عمل صالح است. بنابراین انسان همواره نیاز به جهاد نفس دارد تا کفه عقل بر کفه جهل برتری یابد. امام محمدباقر (ع) می‌فرماید: «چون خداوند عقل را آفريد به او فرمود: رو كن و او رو كرد؛ سپس فرمود: برگرد و او برگشت. آن‌گاه فرمود: به عزّت و جلالم سوگند كه من آفريده‌اى نيكوتر از تو نيافريده‌ام. تو را فرمان مى‌دهم و تو را نهى مى‌كنم (مخاطب امر و نهى من تو هستى)، تو را پاداش مى‌دهم و تو را به كيفر مى‌رسانم». برای تحقق جزا و پاداش در برابر عقل، جهل را نیز آفرید.

خداوند متعال می‌فرماید: (وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا * قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا)؛ «و قسم به جان آدمی و آن کس که آن را (آفریده و) منظّم ساخته، سپس فجور و تقوا (شرّ و خیرش) را به او الهام کرده است، که هر کس نفس خود را پاک و تزکیه کرده، رستگار شده؛ و آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته، نومید و محروم گشته است». در درون انسان همواره بین خیر و شر و نیکی و بدی نبرد وجود دارد و تزکیه نفس با مجاهدت امکان‌پذیر می‌شود.

نفس انسان به سوی راحتی و آسایش تمایل دارد، همچنان که به گناه نیز متمایل است و انسان را به آنچه مصلحت او نیست، مشغول می‌دارد. نفس انسان می‌خواهد بدون تلاش و کوشش به موفقیت دست یابد اما عقل او را به کوشش و فعالیت سوق می‌دهد؛ چرا که بدون عمل موفقیت امکان‌پذیر نیست.

امام کاظم (ع) می‌فرماید: «از ما نيست كسى كه هر روز حساب خود را نكشد و اگر كار خوب كرده است، از خدا فزونى آن را خواهد و اگر كار بد كرده است، از خدا آمرزش آن را خواهد و از آن توبه كند».

انسان مؤمن خود را رها نمی‌کند بلکه روزانه از خود می‌پرسد: امروز چه کردم؟ چه به دست آورده‌ام؟ آیا کار من صحیح و روا بود؟ زمان خود را صرف چه اموری کردم؟ آیا برای آخرت خود گامی برداشته‌ام؟ و…

«کوشش بسیار» در نص روایت دلالت بر این دارد که انسان برای جهاد با نفس باید هر چه نیرو و توان دارد به کار گیرد. قرآن‌کریم می‌فرماید: (يَا يَحْيَى خُذْ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ)؛ «اى يحيى، كتاب [خدا] را به جد و جهد بگير». بنابراین باید با تمام نیرو و توان به ارزش‌ها پایبند شویم. و یا می‌فرماید: (فَخُذْهَا بِقُوَّةٍ وَأْمُرْ قَوْمَكَ يَأْخُذُوا بِأَحْسَنِهَا)؛ «آن را به جدّ و جهد بگير و قوم خود را وادار كن كه بهترين آن را فرا گيرند». این فرمان خداوند است به موسی (ع) و همچنین بر امت اسلامی که به اصول و ارزش‌های خود با جد و جهد پایبند باشد.

انسان باید در برابر نفس خود نیرومند باشد، چرا که ضعف، او را به تباهی می‌کشاند. از همین روست که می‌بینیم برخی تمام زمان خود را بیهوده می‌گذرانند و شب را به شب‌نشینی‌های بی‌ثمر سر می‌کنند؛ اما مؤمن در روز به دنبال فعالیت و کار مفید و در هنگام شب مشغول به عبادت است.

ویژگی سوم: عمل برای خالق

انسان مؤمن پیش از هر کاری باید از خود بپرسد: چرا این کار را انجام دهم؟ برای چه در این مجلس بنشینم؟

در واقع برای خود هدف تعیین می‌کند؛ چرا که طبیعت انسان است گاهی برای ریا و نمایش یا فساد و سلطه و گاهی برای رضای خدا کاری را انجام دهد. بنابراین پیش از هر عملی از خود بپرسد برای که و چه می‌خواهم دست به کار شوم؟

برخی از مردم تنها در جهت رضایت اطرافیان گام برمی‌دارند و اهمیت نمی‌دهند که عمل آنها باطل و بر خلاف رضای خدا باشد. حتی به مسجد رفتن آنها برای دیدار با دوستان و یا همرنگ با جماعت شدن است.

در قدم اول هر عملی باید برای خدا باشد؛ رضای او مد نظر باشد و نه خوشنودی خلق. امام علی (ع) می‌فرماید: «پیمودن راه حق برای من دوستی باقی نگذاشت» و یا به ابوذر می‌فرماید: «تنها برای خدا خشمگین شو».

در حدیثی قدسی نیز آمده است: «اى بنده‌ام، من همه اشياء را به خاطر تو خلق كردم و تو را هم براى خودم آفريدم». این به این معنی نیست که خدا به انسان نیازمند است بلکه به معنی این است که اختیار او در همه چیز در چهارچوب اراده الهی است و همان‌گونه که خداوند تمام جهان را در تسخیر انسان قرار داده، او نیز باید نیروی خود را برای خدا صرف کند. نیروی انسان عبارت است از عقل و جایگاه و اراده و … که باید همه برای خدا باشد و در راه رضایت او عمل کند.

کسی که ادعای شیعه بودن می‌کند، باید خود را مزیّن به ویژگی و صفات یک شیعه حقیقی کند.

درباره نویسنده

تحریریه الهدی

دیدگاه خود را بنویسید