آگاهی بیانی است که دانش فرد را از آنچه در اطراف و درون او میگذرد، توصیف میکند؛ احساس سرما، گرسنگی، سیری و یا بیماری خودآگاهی است. در واقع آگاهی مرتبط به واکنش به عوامل مختلف محیطی و درونی است. غذا خوردن در هنگام گرسنگی و استراحت پس از احساس خستگی ناشی از آگاهی فرد نسبت به خود است.
کسی که از عدم آگاهی رنج میبرد، همچون دیوانهای است که در برابر احساسات و حالات درونی خود ناتوان است. و همانگونه که خودآگاهی برای هر فردی مهم است، برای جامعه نیز ضروری است و چه بسا مهمتر است.
خودآگاهی جامعه در شناخت فرصتها، تهدیدات و نقاط ضعف و قوت و همچنین شناخت دوست از دشمن و نیازهای ضروری نمایان میشود.
حال این آگاهی چه حاصلی دارد؟ توجه به نیازهای فردی و احترام به احساسات دیگران، حساسیت به مسائل جامعه و توجه به محیط همه و همه نتیجه آگاهی است.
همچنین آگاهی به معنی شناخت ارزش واقعی هر چیز و تشخیص اهم و مهم از مسائل پیشپا افتاده است.
امت اسلامی باید امتی آگاه باشد، دشمنان خود را بشناسد و از آنچه در اطراف میگذرد با خبر باشد.
دوست خود را نیز بشناسد و آگاه باشد دلیل دوستی و محبت دیگر کشورها چیست؟ آیا دوستی آنها واقعی است یا تنها به خاطر منافع شخصی ادعای دوستی میکنند؟
آگاهی جامعه یا امت از آنجا آغاز میشود که هر یک از ما به دنبال شناخت نسبت به امت خود و جستجوی راههای توسعه و تقویت آن و هوشیاری در برابر توطئهها باشیم.