نهج البلاغه یک کتاب معمولی نیست؛ بلکه رویکرد و دیدگاه یکی از بزرگترین شخصیتهای تاریخ است. این کتاب راه و رسم زندگی را تبیین میکند. در واقع نهج البلاغه راه و رسم کاربرد دین در تمام مراحل زندگی است، چرا که مجموعه سخنان کسی است که مظهر کامل اسلام است.
باور داریم که حضرت علی علیه السلام نمونه فردی است که تمام حرکات و سکناتش مطابق و بر اساس قرآنکریم و شاگرد نمونه پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله است. خطبههای این کتاب که در مواقع و شرایط مختلف ایراد شده است، نمونه بهترین رویکرد در برابر امور مختلف است و اهمیت نهج البلاغه بر همین اساس است.
نهج البلاغه با خطبههایی سرشار از بلاغت و فصاحت آغاز میشود و در انتها به عبرتها و حکمتهای آموزندهای که خلاصه حیات مبارک حضرت امیر (ع) است، میپردازد. کسی که این حکمتها را به خوبی فهم کند، میتواند وصایا و خطبهها را نیز درک کند.
لازم به ذکر است که پیش از پرداختن به کلمات قصار و حکمتهای نهج البلاغه، توجه به دو نکته ضرورت دارد:
اول: در فرهنگ هر جامعهای ضربالمثلها و تعابیری وجود دارد که کارها و امور روزمره مردم را هدایت میکند. به یاد داشتن یک خطبه طولانی برای افراد مشکل است اما حکمتها و مثالهای کوتاه در خاطر به راحتی حک میشود. البته ضربالمثلها نیز بر دو قسم است. برخی از آنها با ارزشهای دینی مغایرت دارد. به عنوان مثال این جمله معروف که میگوید: «چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است»، با ارزشهای دینی تطابق ندارد، چرا که همواره منفعت عمومی بر منفعت شخصی مقدم است. از سوی دیگر حکمتها و ضربالمثلهایی نیز وجود دارد که ارزشهای انسانی و دینی را به صورت مختصر و با کلماتی شیوا بیان میکنند.
دوم: حکمتهای حضرت علی (ع) با اصالت و دید صادقانه ایشان متمایز است. حضرت نتیجه را بازگو میکند و دلایل و برهانها را به عهده مخاطب واگذار میکند. آیات قرآنکریم نیز از چنین رویکردی پیروی میکنند. آیات قرآن نتیجه را اعلام میکنند.
(وَإِذَا أَرَدْنَا أَنْ نُهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيراً)؛ «و چون بخواهيم شهرى را هلاک كنيم، خوشگذرانانش را وا مىداريم تا در آن به انحراف [و فساد] بپردازند، و در نتيجه عذاب بر آن [شهر] لازم گردد، پس آن را [يكسره] زير و زبر كنيم.» به این معنی که توازن در جامعه مختل میشود در نتیجه طبقات جامعه بر علیه یکدیگر شوریده و نظام اجتماعی را ساقط میکنند. همچنین قرآنکریم در آیات دیگر به چگونگی از بین رفتن فرعون اشاره کرده و بیان میدارد: «هنگامی که فرعون و اطرافیانش بر روی زمین فساد کردند، خداوند آنها را از بین برد و این عاقبت تمامی مفسدان خواهد بود».
حضرت امیر (ع) بینشی اصیل و بیانی شیوا دارد. با اینکه حکمتهایی که بیان کرده، کوتاه است؛ اما حاوی نکات با ارزشی است. وظیفه داریم این کلمات گهربار را همواره به یاد داشته باشیم و به یکدیگر یادآوری کنیم. متأسفانه در زمان حاضر آنطور که باید به کلام حضرت امیر (ع) پرداخته نشده است، با اینکه حتی دشمنان حضرت نیز اهمیت کلام حضرت را درک کرده بودند. باید حکمتها و کلمات حضرت را نشر دهیم و آنها را در زندگی روزمره خود به کار بریم.