همواره در پی جلب توجه هستند؛ به قیمت از دست دادن دیگران، برای رسیدن به هدف و خواسته خود تلاش میکنند؛ احساس میکنند اطرافیان و همکاران مانع رسیدن به خواستههایشان هستند؛ گمان میکنند از دیگران برترند؛ همواره در پی انجام کارهای غیرمعمولی هستند؛ تنها به فکر منفعت خود هستند؛ توانای همدلی با کسی را ندارند؛ نقدپذیر نیستند؛ فقط با کسانی که تآییدشان میکنند، ارتباط برقرار میکنند؛ اینها مجموعهای از ویژگیهای افراد خودخواه است.
تلاش برای رسیدن به هدف امری طبیعی است اما به این شرط که این تلاش بر اساس منطق و انسانیت باشد، فرد منافع خود را بر منافع جمعی مقدم نداند. چرا که در غیر این صورت، ارزشهای انسانی زیر پا گذاشته میشود و نشانگر انحطاط و زوال اخلاق است.
میل انسان به تحقق خواسته خود، بدون در نظر گرفتن وسیله و روش، یک معضل اجتماعی است که جامعه را تبدیل به جامعهای صرف مادیگرا کرده است و روحیه مشارکت، همکاری و احترام متقابل را از بین برده است. همچنین به کمرنگ شدن روابط بین افراد جامعه منجر گشته و حتی روابط خانوادگی را نیز تحت الشعاع قرار داده است.
افراد خودخواه از منظر روانشناسی
در اطراف خود با افراد بسیاری مواجه میشویم که خودخواهی مفرط آنها آزاردهنده است. علم روانشناسی خودخواهی را اینگونه توصیف میکند: «حالتی روانی مبتنی بر عزت نفس افراطی که فرد را به مراقبت و محافظت بیش از اندازه از خود وا میدارد، بدون اینکه به دیگران فکر کند. این پدیده روانی آسیبشناختی اغلب با عشق به خود تقویت میشود، که همیشه دیدگاهی ذهنی، تحریف شده و جزئی از واقعیت ارائه میکند».
عوامل ایجاد خودخواهی
۱- ارتباط واضحی بین فشارهای روانی و خودخواهی وجود دارد. مطالعات روانشناختی بر شخصیت افراد خودخواه نشان میدهد؛ اکثر افراد خودخواه نسبت به دیگران از فشارهای روانی سنگینتری رنج میبرند. در بسیاری از موارد دلیل خودخواهی فرد وجود فشار روانی آزاردهنده است. از این رو روانشناسان پیشنهاد میکنند برای درمان خودخواهی در قدم اول فرد از تأثیر فشارهای روانی رها شود.
۲- بر اساس اصل (لذت) عاملی که انسان را به خودخواه بودن سوق میدهد، تلاش او برای شادی آنی یا آتی است. بر همین اساس فرد ترجیح میدهد، لذت فعلی را برای کسب لذت بیشتر در آینده تجربه کند.
۳- فرد برای جلوگیری از تجربه ناکامی در آینده، خودخواهانه عمل میکند، پس ناخوشی را برای کسب لذت و خوشی در آینده تحمل میکند.
۴- تمامی رفتارهای انسان در واقع وسیلهای است برای افزایش لذت و کاهش رنج، بر همین اساس بسیاری از صفات انسانی همچون ایثار، بخشش و همکاری و تعاون در فرد کمرنگ میشود. فرد خودخواه از این حقیقت غافل میشود که این صفات انسانی هستند که نیازهای روانی انسان را برطرف میکنند.
چگونه با یک فرد خودخواه رفتار کنیم؟
برای درمان و کمک به افرادی که در گرداب خودخواهی اسیر شدهاند، رعایت چند نکته الزامی است:
- دوری از خودخواه خواندن فرد و تلاش برای گفتگو با او تحت عنوان درمان شناختی-رفتاری، که این باور را برای فرد فراهم میکند که باید رفتار مضر خود را ترک کند.
- باید با فرد خودخواه با آرامش و به دور از پرخاش صحبت کرد، زیرا سختگیری کمکی نمیکند. معمولا افراد خودخواه، حالتی از لجبازی و سرسختی دارد و برخورد ناملایم لجبازی را در آنها افزایش میدهد.
- همدلی کردن با فرد میتواند مفید باشد. چرا که این احساس را در او به وجود میآورد که برای دیگران اهمیت دارد و شاید به رفتار خود فکر کرده و تجدید نظر کند.
- نباید در مقابل او تسلیم شد و فرصت اعمال خودخواهی را به او داد.
مؤسسات آموزشی وظیفه دارند روحیه احترام به خواستههای دیگران را در کودکان به خصوص در سنین پایین، پرورش دهند به صورتی که کودک بداند بخشی از جامعه است و برتری نسبت به دیگران ندارد و برای نیل به خواستهها و اهداف جمعی تلاش کند.