جامعه

تعصب در جوامع انسانی، علل پیدایش و راه درمان آن

پذیرش تفاوت‌ها و اختلاف نظرهای دیگران برای همه کار آسانی نیست. معمولا افراد خود و داشته‌های خود را برتر از دیگران می‌دانند. عدم تحمل و پذیرش غیر از خود، معضلی است که جامعه را به ویرانی می‌کشاند.
در روانشناسی اجتماعی تعصب را این‌گونه تعریف می‌کنند: «موضع‌گیری منفی و غیرمنطقی نسبت به گروه یا افراد دیگر است، که با تفکر غیرمنطقی، سخت‌گیری، تعمیم بیش از حد و ظلم و بی‌عدالتی همراه است. همچنین داشتن تفکرات و ایده‌های کلیشه‌ای از خصوصیات بارز فرد متعصب است».

تعصب معضلی است اجتماعی که در سطح وسیعی در جامعه وجود دارد و باعث به وجود آمدن و تشدید دشمنی و نفرت می‌شود و در روابط فردی و اجتماعی گسست ایجاد می‌کند.

خانواده به عنوان اولین نهادی که فرد در آن رشد کرد و به تکامل می‌رسد، مسئول تربیت افراد سالمی است که توانایی پذیرش تفاوت‌ها و اختلافات دیگران را دارند. به صورتی که فرد خود را برتر و بالاتر از دیگران نداند و واقع‌بینانه مشکلات و کمبودهای خود را ببیند.

انواع تعصب

تعصب قومیتی: تعصب بین قومیت‌های مختلف که در طول تاریخ سبب بروز جنگ‌های خونین شده است.

تعصب دینی: تعصبی که به سبب آن فرد دین و مذهب خود را برتر از دین و مذهب دیگران بداند و برای اثبات دیدگاه خود دیگران را تکفیر کند.

تعصب نژادی: تعصبی که رنگ پوست و گاه جنسیت خاصی را برتر از دیگر نژادها برشمرد. اتفاقی که در غرب رخ داد و سیاه‌پوستان تا سال‌های مدیدی از حقوق انسانی و مسلم خود محروم ماندند.

تعصب فکری: تفکرات و دیدگاه خود را مهم شمردن و عدم احترام به تفکرات دیگران و سخت‌گیری با آنان بدون رعایت انصاف.

تعصب ورزشی: تعصبی که در سال‌های اخیر بسیار پررنگ شده و موجب رخ دادن حوادثی خشونت آمیز بین هواداران تیم‌های ورزشی گشته است.

البته داشتن تعصب نیز درجات مختلفی دارد. در مرحله اول با ابراز نفرت شفاهی نمود می‌یابد. سپس دوری از تعامل و برخورد با افراد دیگر، در مرحله بعدی نفرت پراکنی علنی، حمله فیزیکی و در نهایت ممکن است رفتارهای خشونت‌آمیزتری همچون قتل از فرد متعصب سر بزند.

عوامل ایجاد تعصب

دو عامل اساسی باعث بروز تعصب در جوامع انسانی می‌شود.

۱- محیط رشد و پرورش: بر اساس مطالعات روانشناختی، تعصب در فرایند اجتماعی شدن افراد ایجاد می‌شود. رشد کودک در محیطی که نسبت به گروه‌ها و افراد متفاوت بیزاری و نفرت وجود داشته باشد، او را به عدم پذیرش دیگران سوق می‌دهد.

۲- مشکلات اجتماعی: فقر، بی‌سوادی، مشکل مسکن و بیکاری از جمله مشکلات و معضلاتی هستند که آرامش و ثبات روانی را تهدید می‌کنند و سبب می‌شوند فرد برای مشکلات خود در پی مقصر باشد. در نتیجه نسبت به افراد متفاوت از خود که مشکلات او را ندارند نوعی نفرت و کینه پیدا می‌کند.

چگونه با تعصب مواجه شویم؟

مقابله با تعصب به هیچ وجه آسان نیست و تنها در صورتی اتفاق خواهد افتاد که نهادهای مختلف در جامعه با همدیگر متحد شوند.

۱- خانواده در درجه اول به عنوان اولین نهاد اجتماعی وظیفه دارد کودک را طوری تربیت کند که در مقابل تفاوت‌های دیگران تساهل و تسامح داشته باشد و آنها را با احترام بپذیرد. 

۲- مؤسسات آموزشی و تربیتی: از مهدهای کودک تا دانشگاه‌ها لازم است در برنامه آموزشی خود احترام به نظرات و دیدگاه‌ها را ایجاد کرده و روابط سالم به دور از تعصب را آموزش دهند.

۳- مؤسسات دینی و فرهنگی نیز وظیفه دارند با فرهنگ‌سازی مناسب تعصبات بیهوده را از مردم جامعه دور کنند. تعصباتی که هزاران نفر را تا کنون قربانی کرده است.

۴- رسانه‌ها در آگاهی و هوشیاری مردم نسبت به این معضل مهم نقش مهمی دارند. مطرح کردن اثرات منفی تعصب در از بین بردن آن بی‌‌‌‌‌‌تأثیر نیست.

۵- مؤسسات و سازمان‌های ورزشی نیز با فرهنگ‌سازی و آموزش پذیرش شکست و نیز احترام متقابل می‌توانند تعصب که روحیه ورزشی را نابود می‌کند، در هواداران تیم‌های ورزشی کم کند.

تمامی این نهادها با تلاش قادرند با پدیده منفور تعصب مقابله کنند.

درباره نویسنده

تحریریه الهدی

دیدگاه خود را بنویسید