برخی معتقدند پرداختن به اتفاقاتی که در زندگی اجتماعی رخ میدهد اعم از رویدادها، موقعیتها، روابط و برخوردهای مختلف، ممکن است به دور از تفکر علمی و از روی بداهه یا بر اساس برداشتهای ذهنی ما باشد. و این موضوع بخشی از معضل بزرگی است که جامعه با آن درگیر است و باعث بروز اشتباهاتی میشود که اگر با فکر و برنامهریزی پیش میرفتیم، هرگز رخ نمیدادند.
البته این موضوع تازهای نیست و در فرهنگ اسلامی بدان توجه بسیاری شده است. مردی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم درخواست کرد او را پندی دهد. حضرت فرمود: «تو را وصيت مىكنم كه اگر قصد انجام كارى را گرفتى قبلا عاقبت آن كار را تدبر و انديشه كن اگر داراى صلاح و رشد باشد امضايش كن و انجام بده و اگر ناپسند و نافرجام باشد تركش كن».
این سخن به این معنی است که نباید بدون فکر اقدام به هیچ کاری کرد. اینجاست که اهمیت تفکر و اندیشه آشکار میگردد.
البته بسیاری به اشتباه تفکر علمی را با تفکر منطقی یکی میدانند. در صورتی که روش و ادبیات علمی کاملا متفاوت است. بلکه برخی نوشتهها اشاره میکنند که تفکر علمی با اصطلاحاتی مانند حل مسئله، تفکر انتقادی، فرآیندها، گرایشها و روش علمی یا ترکیبی از این اصطلاحات ارتباط نزدیک دارد یا مترادف است. و با وجود تفسیرهای گوناگون، تنها اتفاق نظری جزئی در این رابطه وجود دارد.
آنچه در تعریف تفکر علمی بیان میشود، عبارت است از: تحمیل فرضیههای لازم برای حل یک مسئله، انجام آزمایشهای فراوان برای آزمایش آن فرضیهها و مقایسه نتایج مختلفی که برای تصمیمگیری مناسب به دست میآید.
مفهوم تفکر علمی همچنین شامل جستجوی شواهدی است که پدیده را برای پذیرش یا رد فرضیه توضیح میدهد. در صورت رد، مسئله به روش دیگری بررسی میشود که به درک صحیح برای تولید فرضیههای دیگر بستگی دارد.
یک تعریف دیگ نیز این است: فرآیندی ذهنی که در آن مسائل حل میشود و تصمیمات به صورت سازمان یافته و منظم علمی اتخاذ میشود یا تفکری سازمان یافته است که هدف آن مطالعه و تبیین پدیدهها و کشف قواعد علمی است. که با تکیه بر مشاهده، اندازهگیری و آزمایش برای تأیید این پدیدهها امکانپذیر است و شامل چند مرحله است:
- شناسایی دقیق معضل
- جمعآوری اطلاعات دقیق پیرامون معضل
- دستیابی و مطالعه تحقیقات انجام شده سابق در مورد همان معضل
- ایجاد فرضیه
- اعتبارسنجی فرضیهها
- کاربرد فرضیهها
- نتیجهگیری و تعمیم
تفکر علمی، فعالیتی محدود یا ساده نیست که یک فرآیند ذهنی واحد را بیان کند، بلکه یک فعالیت ذهنی پیچیده است و انواع مختلفی دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
تفکر در جهت رفع مشکلات
که بیانگر مراحل متوالی است که فرد برای رسیدن به راهحل برای مشکلی که با آن مواجه است طی میکند و این امر مستلزم استفاده از مفاهیم و قواعد آموخته شده قبلی و تولید مفاهیم جدید برای شناسایی مشکل و جستجوی راه حل برای آن است. با ایجاد فرضیهها و اعتبارسنجی آنها.
- استقرا
فرآیندی است که از جزئیات شروع و به کلیات ختم میشود، بنابراین از حقایق عینی و موارد جزئی به اصول، قوانین و نظریهها میرسد.
- استنباط
فرآیندی است که با کلیات شروع و با جزئیات به پایان میرسد، بنابراین به واقعیتها و جزئیات قوانین و نظریهها میرسد.
- تفکر انتقادی
فرآیندی مبتنی بر مشاهده دقیق حقایق مرتبط با موضوعات مورد بحث، دقت در تفسیر آنها، نتیجهگیری به روش منطقی و رعایت عینیت در کل فرآیند است.
- تفکر نوآورانه
فرآیندی که شامل انعطافپذیری، تسلط و اصالت در حل مسئله است.
ویژگی های تفکر علمی:
۱- تفکر علمی با این ویژگی متمایز میشود که همواره در حال توسعه است.
۲- یک فعالیت سازمانیافته، منظم و آگاهانه است.
۳- عینی است.
۴- با دقت و منظم است.
۵- هدفدار است.
۶- مبتنی بر واقعیت و حقایق قابل لمس و مشهود است.
۷- انعطافپذیر و به دور از سختگیری است.
۸- قابل تعمیم است.
۹- قابل اعتبارسنجی است.
۱۰- علل و ابزارهای مختص به هر پدیده را آشکار میکند و قابلیت ایجاد اقناع را دارد.
۱۱- جامعیت دارد و قابل توضیح با نمادهای کمی واضح است.
تفکر علمی تنها به مسائل علمی محدود نمیشود، بلکه در زندگی اجتماعی ضروری و برای غلبه بر مشکلات و ایجاد راهحلهای ایمن ضروری و مهم است.