در مطالعه تاریخ اسلام با شخصیتهای بزرگی مواجه میشویم که مورد ظلم و ناحقی قرار گرفتهاند و به فضیلت و بزرگی آنها به طرز شایستهای پرداخته نشده است. وضعیت بغرنج امت اسلامی و سلطه مستکبران بر آن، علت مهم این امر است؛ چرا که کسی قادر نبود خارج از چهارچوب قدرت حاکم قدمی بردارد. و تاریخ را کسانی مینگاشتند که در سیطره حاکمیت بودند و جملهای بدون رضایت حاکمان ثبت نمیکردند. در واقع تاریخنگاران ابزار دست حاکمان بودند. از این رو شاهدیم که افراد بیمایه را بزرگ جلوه داده و روی فضیلت و بزرگی بسیاری از شخصیتها سرپوش نهادند.
اهلبیت علیهمالسلام جزء شخصیتهای بزرگی هستند که مورد ظلم تاریخ قرار گرفتهاند و بسیاری از ابعاد مهم زندگی این بزرگواران مخفی مانده است. جای شگفتی است که از شخصیت بزرگی چون امام جعفربنمحمد صادق (ع) تنها به تسلط ایشان به فقه اشاره شده، در حالی که شخصیت این امام بزرگوار بسیار فراتر و گستردهتر است؛ ایشان عالمی با دانش فراوان در زمینههای مختلف و قهرمان مبارزه با باطل است.
به عنوان یکی از حقایقی که تاریخ در سیره ائمه (ع) از آن غافل مانده، جامعیت هدایت امت توسط ائمه و موضعگیری آنها نسبت به هر رویدادی است.
راهنمایی جامع
نباید حیات ائمه (ع) را در چهارچوب تنگ محدود کرد. چرا که ایشان نماینده دین خداوند هستند که از هر نظر جامع و کامل است.
امام صادق (ع) نیز همچون سایر این خاندان پاک، در امر تبلیغ رسالت فعالیتی جامع و کامل داشت. آن حضرت اولین فردی بود که دانشگاهی با بیش از چهارهزار دانشجو و طالب علم در علوم مختلف تأسیس کرد. ایشان نخستین فردی بود که نظام تخصص در علوم مختلف را راهاندازی کرد و افراد بیشماری را در این زمینه تربیت نمود که هر کدام در آینده از سردمداران انقلاب علمی و فرهنگی در امت اسلامی شدند.
درست است که حضرت فقه شیعه را تجدید کرد و آن را توسعه داد، اما در ابعاد و میادین دیگری نیز صاحب اثر بود. به عنوان مثال در سیاست میبینیم که چگونه به والی اهواز که از یاران ایشان بود نامه مینویسد و او را در اداره و تدبیر امور راهنمایی میکند.
جابر بن حیان پدر علم شیمی در ابتدای تمامی دستنوشتههای علمی و با ارزش خود مینویسد: «مولا و سرورم جعفربنمحمد صادق به من فرمود».
امام صادق (ع) در فیزیک، نجوم، پزشکی، ادبیات، تاریخ و دیگر علوم نظریات بدیعی دارد و شاگردان بسیاری را در این زمینهها پرورش داد که در آموزش و فرهنگسازی امت نقش برجستهای داشتند. در واقع ایشان مرد علم بود.
موضعگیری در برابر هر رویداد
از ویژگیهای مهم ائمه (ع) موضعگیری واضح و شفاف در مورد تمامی مسائلی بود که امت با آن مواجه میشد. روزگار معاصر امام صادق (ع) مملو دروغ و فریب بود. به طوری که در برابر هر حقی، باطلی قد علم میکرد و در برابر هر رهبر صادقی، فردی دروغگو گردنکشی میکرد. امام (ع) مسئولیت سنگین مواجهه با دروغ و فریب را به عهده گرفت و در طول عمر مبارک خویش با افکار و دیدگاههای باطل به مقابله پرداخت. با حکومت بنیامیه که ادعای دینداری داشت، مبارزه کرد و در برابر بنیعباس که مدعی یاری آل محمد بود ایستادگی کرد. ایشان با این دو حکومت که مدعی اسلام بودند، همواره در مبارزه بود و دروغ آنان را برای مردم رسوا میکرد. آن حضرت با تلاش و مجاهدت توانست چهره واقعی مدعیان دین که در واقع دشمن دین بودند را به مردم نشان دهد و مشروعیت آنان را مخدوش سازد.
همچنین در آن برهه دیدگاههای فاسد بسیاری توسط زنادقه و ملحدین در بین مسلمانان رواج داشت، افکاری همچون جبر و تفویض و تصوف که امام با تمام توان خود با این اباطیل مقابله کرد و حقیقت اسلام را برای جامعه بیان کرد.
از این روست که حضرت ملقب به صادق شد، چون در زمانهای میزیست که مملو از دروغ بود و فردی صادق مورد نیاز بود که بر تمامی این دروغها خط بطلان کشد.