پس از واقعه عاشورا در سال 61 هجری، امام سجاد علیهالسلام را با همراهانش به صورت اسیر وارد شام کردند. پیرمردی از اهالی شام نزدیک کاروان اسرا شد و گفت: خدا را سپاس كه شما را كشت و نابود كرد و شهرها را از مردان شما آسوده ساخت و يزيد را بر شما پيروز نمود. امام سجاد (ع) در کمال آرامش رو به پیرمرد کرد و فرمود: «ای پیرمرد! آیا قرآن خواندهای؟» گفت: آری، آن را خواندهام، فرمود: «پس این آیه را میدانی (قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ اَجْراً إِلّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی؛ بگو: بر آن (رسالت)، اجری از شما نمیطلبم، جز مهروَرزی با نزدیکانم»، پیرمرد گفت: آن را خواندهام. امام به او فرمود: «آن نزدیکان ما هستیم». آیا کلام خداوند را خواندهای که میفرماید: (وَآتِ ذَا الْقُرْبَىٰ حَقَّهُ؛ و حق نزدیکان را بپرداز)؟ گفت: آری. فرمود: «آن نزدیکان ما هستیم». حضرت همچنان برای پیرمرد از آیات قرآن تلاوت میکرد تا به آیه تطهیر رسید. و فرمود آن اهلبیت ما خاندان پیامبر هستیم.
پیرمرد، لحظهای خاموش و از گفته خویش پشیمان شد، سپس سرش را به سوی آسمان، بالا برد و گفت: خدایا! من از آنچه گفتم و از دشمنی با این اهلبیت، توبه میکنم، خدایا! من از دشمن محمد و خاندان محمد به درگاه تو بیزاری میجویم. سپس گفت: آیا میتوانم توبه کنم؟ حضرت زین العابدین (ع) به او فرمود: «آری، اگر به سوی خدا باز گردی، خدا هم به سوی تو باز میگردد و تو با ما خواهی بود»، پیرمرد گفت: من توبه کارم.
ماجرای او به گوش یزید رسید و فرمان قتل او را صادر کرد. به این ترتیب امام سجاد (ع) پیرمرد را با نور قرآن هدایت کرد و از گمراهی نجات داد.
اگر به خطبههای حضرت زینب سلاماللهعلیها در کوفه و شام مراجعه کنیم، خواهیم دید که حضرت همواره با شاهد گرفتن از آیات قرآن مجید سخن میگفت. ایشان در کوفه در ابتدا خطبه خویش فرمود: «مثل شما (مانند آن زنى است كه رشته خود را پس از محكم بافتن، يكى يكى از هم مىگسست، در حالی که (سوگند و پیمان) خود را وسیله خیانت و فساد قرار میدهید». (نحل، 92) سپس با اقتباس از آیه 80 سوره مائده فرمود: «نفس سرکش شما چه بد اعمالی برای معاد پیش فرستاد که نتیجه آن خشم خداوند خواهد بود و در عذاب ابدی جاودان خواهید ماند». و در فرازی دیگر فرمود: «تلاش شما بیثمر شده و دچار خسران گشتهاید، گرفتار خشم خداوند شدهاید و مهر بیچارگی بر شما زده شده است». که این سخن نیز به تأسی از آیه 112 آلعمران است که میفرماید: (وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنْ اللَّهِ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمْ الْمَسْكَنَةُ؛ و به خشمى از خدا گرفتار آمدند، و مُهر بينوايى بر آنان زده شد.)
حضرت زینب (س) در برابر یزید نیز خطبه خود را با این آیه آغاز نمود: (ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوءَى أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُون؛ سپس سرانجام کسانی که اعمال بد مرتکب شدند به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به مسخره گرفتند.) سپس به یزید یادآوری کرد که (وَلا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَلَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ؛ و البته نبايد كسانى كه كافر شدهاند تصور كنند اينكه به ايشان مهلت مىدهيم براى آنان نيكوست؛ ما فقط به ايشان مهلت مىدهيم تا بر گناه خود بيفزايند، و آنگاه عذابى خفتآور خواهند داشت.)
سخن گفتن با زبان قرآن و استدلال با آیات روشنگر این کتاب آسمانی، شیوه اهلبیت امام حسین (ع) در مواجهه با حکومت نامشروع اموی بود. حکومتی که هیچ نسبتی با احکام و تعالیم اسلام نداشت و از سیره پیامبر (ص) فرسنگها دور بود. اهلبیت (ع) در طول مسیر اسارت آداب و اخلاق قرآن را برای مردم بازگو میکردند و آنها را نسبت به انحراف حکومت وقت آگاه میساختند.
در آن برهه زمانی دیدگاه اشتباهی رواج یافته بود که برای تفسیر آیات قرآن نیازی به ائمه وجود ندارد. دینداری تبدیل به امری سطحی و فارغ از آگاهی شده و باقیمانده تفکرات دوران جاهلیت مانع ورود نور ایمان به قلب و جان مردم شده بود. از اینرو بزرگان کوفه به بهانه اینکه (کتاب خدا ما را بس است) مسلم بن عقیل را تنها گذاشتند و بدین صورت از مسئولیت خود برای یاری به امام حسین (ع) طفره رفتند و بیعت خود را شکستند. آنها با وجود آنکه مدت طولانی از رحلت رسول خدا (ص) نگذشته بود و هنوز برخی از افرادی که دوران پیامبر را درک کرده بودند، در قید حیات بودند، اما سفارش ایشان را فراموش کردند که فرمود: «من در میان شما دو چیز باقی میگذارم که اگر آنها را دستاویز قرار دهید، هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خدا و عترتم که اهلبیتم هستند. ای مردم بشنوید! من به شما رساندم که شما در کنار حوض بر من وارد میشوید، پس من از شما درباره رفتارتان با این دو یادگار ارزشمند سؤال خواهم کرد، یعنی کتاب خدا و اهلبیتم».
امت اسلامی در رابطه اهلبیت و قرآنکریم دچار سوء تفاهمی مصیبتبار شده بودند که از زمان لحظات آخر حیات پیامبر (ص) آغاز شده بود و به فاجعه کربلا منتهی شد. مصیبت این عدم درک نادرست تا به امروز نیز ادامه دارد. هر مقدار که آگاهی و فهم امت اسلامی از رابطه بین قرآن و عترت بیشتر شود، خطرات و تهدیداتی که آنان را احاطه میکند کمتر خواهد شد. همچنین این آگاهی مانع تصمیمات اشتباه به خصوص در مورد رهبری و حکمرانی و تفسیر «متون دینی» میشود.