نسبت عقل و دین – ۱۱ –
(به قلم: شهید مجاهد آیت الله نمر)
امام صادق علیهالسلام میفرماید: «انسان همیشه بین پرهیزکاری و سستی قرار دارد و چنانچه در حالت پرهیزکاری و پاکی باشد، راه را درست پیموده است و اگر گرفتار سستی و ناتوانی شود، دچار خطا میشود».
آدمی حالت اقبال و ادبار دارد. از این روست که احوال متفاوتی بر وی عارض میشود. گاه در پی خیر است و گاه در پی شر؛ گاهی حالت صفا و پاکی دارد که همان پرهیزکاری و عصمت است و گاهی در تاریکی به سر میبرد و گرفتار وسوسه شیاطین و حالت سستی است.
بسیار دیدهایم که یک فرد گاهی آنچنان در اعمال و کردار خود دقیق است که به محاسبه نفس خویش میپردازد و گاهی دچار غفلت و فراموشی میشود.
انسان اگر در حالت ایمانی باشد، از ارتکاب گناه مصون میماند. و اگر حال و هوا و صفای ایمان از او دور شود، متمایل به شهوات و هواهای نفسانی میگردد. در این حالت است که غفلت و فراموشی او را در بر میگیرد و از راه مستقیم منحرف میشود. به همین دلیل است که افراد در هنگام قرائت قرآن یا شنیدن موعظه ممکن است منقلب شوند و از کردار گذشته خود دچار پشیمانی میگردند و توبه کنند. این همان حالت پرهیزکاری و عصمتی است که انسان را فرا میگیرد.
از این روست که انسان همواره باید مراقب خود باشد؛ اگر در حالت پرهیزکاری و عصمت است، تلاش کند این حالت را در خود گستردهتر کند و از آن محافظت کند. و برعکس اگر غفلت بر او چیره گشته، بنگرد و علت را بیابد تا این حالت را از خود بزداید. در هر حال انسان همواره باید به حالات درونی خود توجه کند و عواملی که حالتهای ایمانی را در او ایجاد میکند، شناخته و در خود تقویت کند. همچنین عوامل ناتوانی و درماندگی را بشناسد و تلاش کند که آنها را از خود دور سازد.
در هر حال اگر انسان به اعمال خود نظر کند و در کردار خود دقیق شود، هر دو حالت را در درون خود خواهد دید و میتواند یکی را تقویت و دیگری را کم کند.
از اینرو انسان در برابر سستی و ناتوانی خویش نباید تسلیم شود، چرا که اگر این حالت در انسان نهادینه شود، پرهیزکاری و عصمت از وجود او رخت بر میبندد. تمامی افراد فاسد و فاسق در طول زندگی ممکن است پرتو نوری در زندگی خود ببینند اما چون از آن تبعیت نمیکنند، در گناه و طغیان خویش غرق میشوند. انسان ظالم گاهی به ظلم خویش واقف است؛ شاید دچار عذاب وجدان نیز شود، اما به سرعت این حالات را در نطفه خفه میکند. این حالتها برای او در واقع اتمام حجت خداوند است .
شایسته است لحظاتی که پرتوهای نور هدایت بر قلبمان تابیده میشود را از دست ندهیم. از سویی دیگر اگر حالت غفلت بر ما چیره گشت، تسلیم نگردیم. در هر دو حالت توفیق خداوند همراه انسان است؛ اما اگر در غفلت و تاریکی غرق شود، خداوند نیز او را رها میکند.
اینجاست که اهمیت هوشیار بودن و محافظت از حالت ایمانی و سعی بر بهره بردن از آن روشن میشود.