انسان با دستهای خالی پا به عرصه وجود میگذارد؛ بدون هیچ ثروت، علم، امکانات و نیرو. حتی به سختی قادر است چشمان خود را بگشاید اما به تدریج و به مرور زمان رشد میکند و به تکامل میرسد.
رشد و تکامل انسان بدون کمک دیگران امکانپذیر نیست. از لحظات ابتدایی تولد والدین و اطرافیان مراقب او هستند؛ از شیر نوشیدن تا حرکت دست و پا و راه رفتن تا آموزش و تعلیم او را زیر نظر دارند. اینگونه است که با کمک و همیاری دیگران رشد و پیشرفت میکند.
اگر به فرض مثال کمک دیگران را نمیپذیرفت و میخواست به تنهایی رشد کند و بیاموزد، با مشکلات بسیاری مواجه میگشت و در زندگی دچار لغزش میشد. شاید حتی به آنچه میخواست، دست نمییافت و با وجود رشد جسمی، ذهن و عقل او در حد ابتدایی باقی میماند.
اما گاهی انسان کمک دیگران را فراموش میکند و میپندارد به تنهایی به رشد و بالندگی دست یافته است.
پس از رشد و بلوغ عقلی و جسمی نوبت به رشد و تکامل اجتماعی میرسد. به این معنی که در کنار دیگر افراد جامعه زندگیای آزادانه و با کرامت و سرشار از تعالی اخلاقی، معنوی و کمال (از لحاظ اجتماعی، سیاسی، اقتصادی) بنا کند.
در این مرحله نیز با وجود داشتن نیرو و امکانات همچنان به کمک و یاری دیگران نیاز دارد و به تنهایی موفقیتی کسب نمیکند. حتی نیاز او به همیاری دیگران بیش از پیش میشود. چرا که هدفهای او بزرگتر از قبل است و نیل به اهداف بزرگ نیازمند همکاری بیشتری است. نه تنها در سطح خانواده بلکه در سطح جامعه، شهر، کشور و جهانی که امروزه به مثابه دهکدهای واحد گشته است.
در اینجاست که فرد به راهنمایی که نقشه راهی کامل برای او ترسیم کند، نیاز مبرم احساس میکند. زیرا که با راه و روشهای متفاوت و متضاد روبهرو میشود و به تنهایی نمیتواند راه درست را از نادرست تشخیص دهد.
خداوند متعال در آیه ۱۰۲ سوره آلعمران میفرماید: (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ)؛ «ای کسانی که ایمان آوردهاید، آنگونه که حق تقوا و پرهیزکاری است، از خدا بپرهیزید. و از دنیا نروید، مگر اینکه مسلمان باشید».
حق تقوا و پرهیزکاری یعنی به مسئولیتمان در برابر پروردگار، خود و جامعه عمل کنیم. این بُعد مثبت رعایت تقوا است. همچنین دوری کردن از هر آنچه به رابطه انسان با پروردگار، به خود انسان و به جامعه (گناه، منکر، افکار و رفتارهای منفی) آسیب میزند، بُعد دیگر تقوا است. در آیه بعد، خداوند پیام خود را با تأکید بیان میکند: (وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا)؛ «و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید».
بنابراین برای نیل به رشد و تکامل، همکاری و همیاری با دیگران اجتنابناپذیر و لازم است. و این همکاری باید بر حول یک محور واحد که همان ریسمان الهی است، باشد و تفرقه جایز نیست.
دو امر اساسی در ایجاد حیات اجتماعی سالم، وحدت و عدم تفرقه است. اما بر پایه ریسمان الهی که این ریسمان چیزی نیست جز دین خدا و پیام او که پیامبران در طول تاریخ برای بشر به ارمغان آوردهاند.
برای داشتن زندگیای آبرومندانه و به دور از استکبار، انحصار، ظلم و بیعدالتی و برای بهره گرفتن از علم و دانش در راستای رفاه و سعادت بشر، راهی جز تمسک به رسالات الهی و اطاعت از خدا و رسول و ائمه معصومین علیهم السلام نداریم.
هر آنچه در جهان امروز میگذرد؛ اعم از جنگ، ظلم، نابرابری و پایمال شدن کرامت، به دلیل دور شدن بشریت از رسالات و ریسمان محکم الهی و به دلیل تفرقه، خودخواهی و ترجیح اولویت فردی بر خیر جمعی است.
بازگشت به سوی خدا به معنی واقعی کلمه و در تمام ابعاد زندگی و نیز وحدت و همکاری در مسیر رشد و تکامل، تنها راه نجات است؛ تکامل معنوی در تقرب به درگاه الهی و در ایجاد حیات طیبهای که خداوند به وسیله پیامبران، راه و رسم آن را به ما نشان داده است.