جامعه

زن و مسأله حیا

مسأله «حیا» در زندگی مسلمانان ضرورتی است انکار ناپذیر که مورد تأکید شرع مقدس است. حیا برای زن مسلمان سرمایه‌ای است که عزت، کرامت، شرف و ارزش او را در بر دارد. زنان پاکدامن بیشترین بهره را از حیا برده‌اند.

در واقع داشتن حیا به منزله دژی است که زن مسلمان را حفظ می‌کند. این ویژگی اگر از میان برود، رفتارهایی از زن سر می‌زند که با شأن و منزلتی که خداوند برای او در نظر گرفته بی‌تناسب است.

برخورداری از حیا امری طبیعی است که به عنوان مسلمان بر اساس آن پرورش یافته‌ایم؛ اما متأسفانه در سال‌های اخیر کم‌رنگ شدن حیا را مثبت تلقی کرده و از آن به عنوان شجاعت و اعتماد به نفس بالا یاد می‌شود.

حال این سؤال مطرح می‌شود که چرا بسیاری از زنان حیا را کنار گذاشته‌اند؟ آیا پیچیدگی وضعیت اقتصادی و اشتغال زنان به برخی وظایف موجب این وضعیت شده است؟
یا الگوپذیری از غرب در رخت بربستن حیا در رفتار و کردار ما دخیل است؟
و در انتها چگونه با این پدیده مبارزه کنیم و ارزش‌های اسلامی را دوباره در جامعه حکمفرما کنیم؟

اهمیت حفظ حیا

دشمنان اسلام همواره سعی می‌کنند حیا و عفت زنان مسلمان و به خصوص زنان شیعه را از بین ببرند؛ و در این راستا از هر فرصتی بهره می‌برند تا به اهداف شیطانی خود دست یابند. چرا که به خوبی می‌دانند تضعیف دین با از بین بردن عفت و پاکی آغاز می‌شود. متأسفانه باید گفت که تا حدود زیادی به هدف خود نزدیک شده‌اند. حیا و عفت در جوامع اسلامی کم‌رنگ و کم‌یاب شده است و ارزش‌های دینی محوریت خود را از دست داده‌اند.

در سخنان و سفارش‌های اهل‌بیت علیهم السلام بر لزوم برخورداری از حیا و عفت تأکید بسیاری شده است.
حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: «نیکوترین لباس دین، حیا است.» امام حسین (ع) نیز می‌فرماید: «کسی که حیا ندارد، دین ندارد.» همچنین امام صادق (ع) در همین راستا می‌فرماید: «کسی که حیا ندارد، ایمان ندارد.» در حدیثی از امام باقر (ع) نیز آمده است: «حیا و ایمان در گرو هم هستند، اگر یکی از بین برود دومی نیز از بین خواهد رفت.» این سخنان گرانبها ضرورت و اهمیت برخورداری از حیا را برای ما روشن می‌کند.

مهم‌ترین نماد حیا حضرت زینب سلام الله علیها است. ایشان الگوی یک زن مسلمانِ برخوردار از علم و معرفت و سرشار از عفت و حیا هستند. «یحیی مازنی» سال‌ها در همسایگی خانه زینب (ع) در مدینه می‌زیست. وی درباره زینب کبری چنین نقل می‌کند:
«مدت‌ها در مدینه خدمت امیرالمؤمنین علی (ع) به سر می‌بردم و خانه‌ام نزدیک خانه زینب (ع) بود. به خدا سوگند هیچ گاه دیدگانم او را ندید و صدایش به گوشم نرسید. هنگام زیارت جد بزرگوارش رسول خدا (ص) شبانه از خانه بیرون می‌رفت؛ در حالی که برادرانش حسن و حسین (ع) اطراف او و امیرالمؤمنین علی (ع) پیش رویش راه می‌رفتند. وقتی به قبر رسول خدا (ص) نزدیک می‌شدند، حضرتش جلو می‌رفت و نور چراغ را کم می‌کرد.
یک بار امام حسن (ع) از پدر درباره این کار سؤال کرد. حضرت فرمود: حسن جان! نمی‌خواهم چشم نامحرمی به خواهرت زینب بیفتد.»

چنین زنی که دوست و دشمن به جایگاه والای ایشان اذعان دارند، بهترین الگو برای زنان مسلمان است. سلام خداوند بر او و خاندان پاکش.

درباره نویسنده

تحریریه الهدی

دیدگاه خود را بنویسید