(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ)؛ «اى كسانى كه ايمان آوردهايد، روزه بر شما مقرر شده است، همان گونه كه بر كسانى كه پيش از شما [بودند] مقرر شده بود، باشد كه پرهيزگارى كنيد». (بقره، 183).
پیام آیه چیست؟
- هنگامی که آیهای با خطاب (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا) آغاز میشود، به این معنی است که موضوع آیه به صورتی با مسأله ایمان مرتبط است. در واقع عمل به محتوای تشریع سلبی یا ایجابی آیه از الزامات ایمان است.
- (كُتِبَ) به معنی مقرر شدن تکلیفی واجب است. در آیات دیگری نیز میخوانیم: (كَتَبَ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ)؛ «رحمت را بر خويشتن واجب گردانيده است»، (كَتَبَ اللَّهُ لَأَغلِبَنَّ أَنا وَرُسُلي)؛ «خدا مقرّر كرده است كه: حتماً من و فرستادگانم چيره خواهيم گردید»، (وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ)؛ «و در [تورات] بر آنان مقرر كرديم كه جان در مقابل جان»، (أُولَٰئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ)؛ «خدا ایمان را بر صفحه دلهایشان نوشته».
- این تکلیف «روزهداری» است. روزه به معنی امتناع از چیزی است. (فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَٰنِ صَوْماً فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيّاً)؛ «بگو: من برای خداوند رحمان روزهای نذر کردهام؛ بنابراین امروز با هیچ انسانی هیچ سخن نمیگویم». حال روزه در شرع مقدس اسلام امتناع از برخی امور در مدت زمانی مشخص است. مهمترین این امور خوردن، آشامیدن و رابطه جنسی است.
- از آنجایی که روزه برای مسلمانان تکلیف جدید و سختی بود، خداوند میفرماید: (كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ)؛ «همان گونه كه بر كسانى كه پيش از شما بودند مقرر شده بود». این بیان نوعی تخفیف است، یعنی تنها برای شما نیست و امتهای پیشین نیز چنین تکلیفی داشتهاند؛ البته با قدری تفاوت.
- هر تشریعی هدفی در پی دارد، به خصوص اگر از جانب خداوند حکیم باشد. بنابراین با وجود سختی و مشقت، هدف از تشریع روزه چیست؟ خودسازی، تزکیه نفس و آماده کردن خود برای تحمل سختی: (لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ) تقوا نیز همان معنی التزام و پایبندی است.
معامله یا تزکیه
کفار و مشرکین به شیوه خاص خود روزه میگرفتند، اما برای چه؟
الف: برخی برای رضایت بتهای خودساخته روزه میگرفتند.
ب: برخی دیگر برای رهایی از عذاب وجدان و فروخوردن خشم خود.
ج: و گروهی دیگر برای دستیابی به خواستههای شخصی روزه میگرفتند. در واقع روزهداری آنها نوعی معامله بود نه عبادت.
در صورتی که خداوند بر مؤمنین روزه را تکلیف کرده است تا روحیه تعهد و پایبندی را در خود بازیافته و آن را بپرورند. روزه به مثابه وسیلهای برای تزکیه نفس، انسان را از گناه دور نگاه میدارد، و تقوا این هدف را محقق میکند. در واقع روزهداری بذر تقوا را در جانها مینشاند.
بازپروی روح
روزه حقیقی بر روح روزهدار اثر میگذارد. در زندگی روزمره بر اثر امور سلبی روح انسان فرسوده میشود. روزهداری سبب بازپروی روح میشود، و وسیلهای است که انسان را به مقام والای تسلیم و خضوع میرساند. در نتیجه سعادت دنیا و آخرت و رضوان الهی را برای انسان به ارمغان میآورد.
بنابراین امام معصوم که میفرماید: «روزه بگیرید تا تندرست بمانید». (دعائم الاسلام، ج1، ص3429)، تنها به سلامتی جسم اشاره نمیکند؛ بلکه سلامت و تندرستی روح را نیز در نظر دارد.
انسان مؤمن هنگامی که برای اطاعت از امر الهی و رضایت او ساعاتی را از خوردن، آشامیدن و رابطه جنسی حلال امتناع میکند، در واقع خود را برای امتناع از محرمات آماده میکند.
اگر مقایسهای بین گروه روزهدار و افرادی که بدون عذر و علت موجه و شرعی روزه نمیگیرند، انجام دهیم؛ خواهیم دید که گروه اول کمتر مرتکب گناه میشوند و در زندگی استقامت بیشتری دارند. همچنین بیشتر از گروه دوم به حقوق مردم احترام گذارده و به ارزشهای اخلاقی پایبندترند. چرا که روح و نفس خود را با روزهداری پرورش دادهاند. اما گروه دوم در گناه و عصیان غرق شدهاند.
روزه اعضا و جوارح
جهت بهرهمندی دو چندان از اثرات تربیتی روزه باید علاوه بر امتناع از مبطلات روزه، از کلام باطل و افکار منفی و بیهوده و از آزار و اذیت دیگران چه در خانواده و چه در جامعه اجتناب کرد.
انسان مؤمن و با تقوا که تقوای خویش را با روزه تقویت میکند، الگوی اخلاق حسنه است. چرا که به حقوق مادی و معنوی دیگران احترام میگذارد، در تعامل خود با مردم صداقت دارد و همواره به نیازمندان کمک میکند.
در خاتمه به نقل از کتاب مصباح الشریعه میپردازیم که در آن به نقل از امام صادق علیه السلام آمده است: رسول اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: «روزه، سپرى است روزهدار را از آفتهاى دنيا، و مانع است عذاب آخرت را از او. پس هرگاه روزه گرفتى، قصد كن به باز داشتن نفس از شهوتها، و قطع كردن و بريدن همّت از آرزوهاى شيطان، پس نازل بگردان نفست را به منزله اهل مرض و ناخوشى كه ميل نمىكند طعام و شرابى را درحالی كه متوقع هستى در هر چشم بهم زدن شفاى خود را از مرض گناهان، و طاهر بگردان باطن خود را از هر كدورت و تيرگى و غفلت و تاريكى كه باز دارد تو را از معنى اخلاص از براى رضاى حق تعالى».