قرآن و عترت

محافظت از خود و خانواده

(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ)

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان‌ها و سنگ‌هاست نگه دارید؛ آتشی که فرشتگانی بر آن گمارده شده که خشن و سخت‌گیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمی‌کنند و آنچه را فرمان داده شده‌اند (به طور کامل) اجرا می‌نمایند!» (سوره تحریم، ۶)

تفاوت بین انسان مؤمن و غیرمؤمن در چیست؟

آیا فرد مؤمن در ویژگی‌های ظاهری و بدنی تفاوت دارد؟ طبیعتا خیر. تمامی انسان‌ها در ظاهر خلقتی مشابه دارند و اعضای بدن همه یکسان است. پس تفاوت در کجاست؟

حتی در اصل ایمان به خداوند متعال نیز با یکدیگر تفاوت ندارند. چرا که بسیاری از غیرمؤمنین نیز به وجود خداوند اعتقاد دارند اما برای او شریک قائلند. (وَجَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ)؛ «و برای خدا شریکانی قرار دادند». یا توانایی خدا را محدود می‌پندارند و یا اینکه برای خدا فرزندانی قائلند؛ (يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ)؛ «دست خدا بسته است»، (وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّه)؛ «یهود گفتند: عزیر پسر خداست! و نصاری گفتند: مسیح پسر خداست!»، (وَجَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُزْءًا)؛ «و براى او بعضى از بندگان [خدا] را جزئى [چون فرزند و شريك‌] قرار دادند»، (وَيَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَنَاتِ سُبْحَانَهُ)؛ «و براى خدا دخترانى مى‌پندارند».

بنابراین تمایز اساسی بین مؤمن و غیر مؤمن، توحید است. حال چگونه باورِ توحیدی این تفاوت بین دو شخص را ایجاد می‌کند و در زندگی افراد به چه صورت نمود می‌یابد؟

ویژگی اصلی در رفتار مؤمن، التزام عملی او به امانتی است که خداوند در عالم ذر بر عهده‌اش قرار داده است. (إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا)؛ «ما امانت [الهى و بار تكليف‌] را بر آسمان‌ها و زمين و كوه‌ها عرضه كرديم، پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناک شدند، و[لى‌] انسان آن را برداشت؛ راستى او ستمگرى نادان بود».

تمامی انسان‌ها در عالم ذر بار این امانت را پذیرفتند، اما در دنیا برخی از آن شانه خالی کردند.

اما این امانت چه بود؟ بر اساس شواهد و قراین این امانت همان مسئولیت است.

تفاوت مؤمن با غیر او احساس او به مسئولیت در برابر همه چیز و همه کس است.

مؤمن خود را در درجه اول بر خود مسئول می‌داند که تنها در راستای رضای الهی عمل کند. سپس خود را در برابر خانواده و نزدیکان مسئول می‌داند. و در درجه سوم در برابر جامعه و امت مسئولیت‌پذیر است.

همچنان که خود را در مقابل هر پدیده منفی در زندگی (فساد، بی‌قانونی، عقب‌ماندگی، فقر، گناه، انحطاط، انحراف فرهنگی و …) مسئول می‌داند و برای ایجاد اصلاح و تغییر تلاش می‌کند. 

اما مهم‌ترین مسئولیت او در برابر خود و خانواده است؛ چرا که اصلاح جامعه از اصلاح خود و سپس اصلاح کوچک‌ترین نهاد جامعه که همان خانواده است، آغاز می‌شود.

آیه مبارکه سوره تحریم نیز بر همین موضوع دلالت دارد و انسان را از غفلت و فراموشی بر حذر می‌دارد.

(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا)
(قوا) از وقایت می‌آید به معنی محافظت کردن.
خداوند با (ای کسانی که ایمان آورده‌اید) خطاب را آغاز می‌کند؛ به این معنی مسئولیت حفظ و نگهداری از خود و خانواده با ایمان مرتبط است. در واقع امکان دارد که انسان مؤمن باشد ولی از این مسئولیت فرار کند.

همه ما از آتش جهنم گریزانیم، اما چگونه می‌توانیم خود را از آن محافظت کنیم؟ آیا در آخرت و در هنگام مواجهه با آتش می‌توانیم خود را از آن حفظ کنیم؟ البته که نه. زیرا آخرت محل جزا و نتیجه است و از قبل باید به فکر محافظت خود باشیم.

وظیفه همه ماست که به تزکیه و تهذیب نفس بپردازیم و خود را از خشم خدا و آتش جهنم دور کنیم. مهم این نیست که تنها در اعتقاد و باور مؤمن باشیم بلکه مهم است که باور ایمانی در زندگی تغییر و تحول ایجاد کند و به مثابه یک برنامه عملی باشد که ما را از سقوط در گرداب نابودی نجات دهد. باور ایمانی نقطه آغاز است و باید آثار این باور و عقیده در زندگی نمود پیدا کند و تا زمان مرگ تداوم داشته باشد.

خانواده نیز اهمیت کمتری از خود فرد ندارد. خانواده مکمل انسان است و فرد بدون خانواده کمبود و خلأ دارد. از این رو مسئولیت حفظ خانواده از دوزخ نیز اهمیت دارد. و اینکه آنها را از راهی که به خشم خداوند و عذاب دوزخ می‌رساند به راه راست و رضوان الهی هدایت کنیم. چگونه؟ با اطاعت از فرمان خدا و پرهیز از آنچه ما را از آن بر حذر داشته است.
شیوه هدایت و راهنمایی نیز باید همراه با ملایمت و نرمی باشد. برخی والدین با نامهربانی و خشونت در پی هدایت فرزندان خود هستند. این شیوه همواره نتیجه معکوس دارد و باعث می‌شود فرزندان نسبت به ایمان و مؤمنین واکنش منفی پیدا کنند و از راه هدایت دور شوند. بنابراین خانواده خود را با اندرز و سخن نیکو هدایت کرده و بدینوسیله از آنها محافظت کنیم.

درباره نویسنده

تحریریه الهدی

دیدگاه خود را بنویسید