بسیاری از مردم خوشبختی را در ثروت، رفاه و امور مادی میبینند. حقیقت این است که خوشبختی یعنی داشتن بدنی سالم بدون درد و بیماری، شکمی سیر از حلال، لباسی مناسب که انسان را بپوشاند، ذهنی فارغ از اضطراب و نگرانی و در نهایت قناعت داشتن نسبت به آنچه داریم.
اغلب مردم با فراموشی و نادیده گرفتن بسیاری مسائل، تظاهر به خوشبختی میکنند. در منطق دینی نیز خوشبختی واقعی در دنیا وجود ندارد؛ چرا که دنیا سرشار از اضطراب، ناراحتی و مشکلات است. در واقع احساس خوشبختی و فراغت بال در زندگی، نسبی است.
عوامل مؤثر در احساس خوشبختی
شادی در انسان با عوامل درونی مانند سادگی، رضایت و قناعت ارتباط دارد. سعی و تلاش فرد برای رسیدن به اهداف و خواستهها و محیط زندگی او نیز از عوامل خارجی هستند که در احساس خوشبختی و شادی انسان دخیلاند. منظور از محیط زندگی، شرایط و موقعیتهایی است که فرد را در رسیدن به صلح درونی یاری میکنند.
عدم احساس خوشبختی
رقابت دیوانهوار انسان برای نیل به خوشبختی کاذب، مشکلات بسیاری برای او ایجاد میکند. چنین فردی همواره در توهم خوشبختی به سر میبرد در حالی که هیچ ردی از آن در زندگی او نیست.
در ادامه به بارزترین عواملی که احساس خوشبختی و رضایت درونی را از انسان میربایند، اشاره میکنیم.
۱- میل انسان به اعمال نفوذ و سلطه بر پیرامون خود؛ این میل و رغبت سبب میشود فرد اصول و ارزشهای انسانی را زیر پا بگذارد.
۲- مقایسه کردن خود با اطرافیان؛ حسادت را در وجود انسان شعلهور میکند و باعث میشود هیچگاه از هیچ شرایطی راضی و خوشنود نباشد.
۳- خودمحوری؛ این ویژگی سبب عدم درک واقعیت میشود. انسان خودمحور اطراف خود را در پردهای از توهم و دروغ میبیند.
۴- میل انسان به زیستن در منطقه امن خود؛ که باعث میشود از ترس مواجه شدن با مشکلات، تلاشی برای ایجاد تغییر نکند.
۵- کمالگرایی و خیالپردازی به دور از واقعیت؛ سبب میشود فرد هنگام مواجهه با واقعیت در زندگی، دچار سرخوردگی و احساس ناکامی گردد.
چگونه میتوانیم از خوشبختی نسبی بهره ببریم؟
در ادامه بحث برای تحقق احساس خوشبختی، رضایت نسبی و آرامش روانی مواردی را یادآور میشویم:
- ایمان به اینکه همه چیز به اراده و خواست خداوند متعال است.
- قناعت به داشتههای مادی.
- فعالیت بدنی و ورزش که ترشح هورمونهای شادیآور را در انسان تنظیم میکند.