دین و اندیشه

شکل‌دهی به شخصیت را از کجا آغاز کنیم؟

نسبت عقل و دین – ۵
به قلم: شهید مجاهد آیت الله نمر

امیر مؤمنان حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: «هيچ ندارى شديدتر از نادانى نيست و نبود هيچ‌چيز سخت‌تر از نبود عقل نيست و هيچ تنهايى هراسناک‌تر از خودبينی و هيچ نسب و خويشاوندى پر فايده‌تر از خوش‌اخلاقى نيست و هيچ پرهيزگارى چون چشم‌پوشی و دست كشيدن از حرام‌هاى خداوند نيست و هيچ عبادتى چون انديشه در آفريدگان خداوند شكوهمند نيست».

اساسی‌ترین نیازها در ساخت و پرورش شخصیت انسان علم و عقل هستند. کسی که این دو را نداشته باشد، حقیقت وجودی خویش را نیز نخواهد شناخت. «هیچ نداری شدیدتر از نادانی نیست»، بدین معنا که فقیر تنها کسی نیست که ثروت و مال نداشته باشد، بلکه کسی است که علم و معرفت ندارد.

خداوند متعال پیامبرانی را مبعوث کرد و رسالاتی را برای بشر فرستاد و سپس علما را در امتداد رسالت‌های الهی و وحی قرار داد تا نیاز انسان به علم و معرفت را برآورده سازد.

وحی آسمانی، یکی از دو رکن اساسی ساخت و پرداخت شخصیت انسان است. بنابراین اگر کسی بخواهد شخصیت خود را به بهترین نحو شکل دهد ناچار است به وحی الهی متصل گردد. رکن مهم دیگر توجه به عقل و خرد است. در واقع عقل و وحی هر دو با هم کامل کننده شخصیت انسان هستند.
در همین راستا امام موسی کاظم (ع) می‌فرماید: «اى هشام! حق (حقيقت) براى فرمانبردارى از خدا نصب شده است و نجات ميسّر نشود مگر به فرمانبردارى، و فرمانبردارى با علم و معرفت و علم با آموختن به دست آيد، و آموختن با خرد استوارى پذيرد، و علم جز از عالم ربانی به دست نيايد، و شناخت علم با خرد حاصل آيد».

بنابراین نیازمند و محروم کسی نیست که املاک و اموال ندارد، بلکه کسی است که از نعمت عقل محروم است. از این روست که باید به معرفت و شناخت خداوند و احکام او و نیز پرورش خرد خود اهمیت دهیم. رسالت انبیا نیز همین است: «تا خردهایی را كه در پرده غفلت مستور گشته، برانگيزند». قرآن‌کریم علم است و برای اهل خرد، آگاهی و تعقل نازل شده است؛ (لآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ)؛ «نشانه‌هایی است برای مردمی که عقل دارند و می‌اندیشند».

گفتیم که دو رکن اساسی در ایجاد و تقویت شخصیت علم و وحی هستند. بنابراین وحی بدون عقل بی‌فایده است. اگر عقل و خرد به کار گرفته نشود، فهم آیات قرآن نیز دچار خطا می‌شود یا بر اساس میل شخصی تفسیر و تأویل می‌شود. بر همین اساس مذاهب مختلف می‌گویند: قرآن وحی آسمانی است اما چون عقل‌ها غایب است، وحی بی‌تأثیر است و هدفی را محقق نمی‌کند بلکه ممکن است حتی بر خلاف اهداف تعیین شده عمل کند، بنابراین عقل و وحی باید در کنار هم باشند.

از سوی دیگر گروهی بودند که قدرت فهم و آگاهی داشتند اما از نور وحی محروم بوده و در گمراهی و تاریکی به سر می‌بردند، هنگامی که با وحی و قرآن آشنا شدند، هدایت شده و به خدا و رسولش ایمان آوردند.
بنابراین عقل و علم دو رکن مهمی‌اند که با شناخت و توجه به آیات قرآن‌کریم و روایات اهل‌بیت علیهم السلام قابل دسترسی هستند.

ویژگی‌های انسان روشنفکر و با فرهنگ

برخی خود را روشنفکر و با فرهنگ می‌پندارند در حالی که از احکام شرعی هیچ نمی‌دانند. کتاب‌های مختلف را مطالعه می‌کنند اما به خود زحمت نمی‌دهند از احکام دینی و شرعی چیزی بخوانند، این‌ها چه ارزشی دارد؟

چنین افرادی بر اساس تأکید روایات نادان هستند. از هر موضوعی ساعت‌ها سخن می‌گویند اما اگر از احکام شرع از او سؤال شود هیچ نمی‌داند. بر اساس روایات چنین فردی از دروغگویان به شمار می‌آید.

ما نیازمند علم هستیم که همان قرآن‌کریم و روایات اهل‌بیت (ع) است. «علم با آموختن به دست آيد، و آموختن با خرد استوارى پذيرد، و علم جز از عالم ربانی به دست نيايد، و شناخت علم با خرد حاصل آيد». عالم ربانی کسی است که هر چه می‌گوید از قول خداوند، پیامبران و اولیا باشد و از روی منفعت شخصی و هوای نفسانی سخن نگوید. یعنی علم او حاصل وحی الهی باشد.

فراگیری احکام شرعی، مسائل عقایدی و قرآن‌کریم انسان را از نادانی و جهل نجات می‌دهد. برای فهم آیات قرآن و احکام شرع نیازمند عقل و خرد هستیم.

خودپسندی آغاز سقوط

«هيچ تنهايى هراسناک‌تر از خودبينی نیست»، وقتی انسان دچار خودپسندی می‌شود دست از حرکت و پیشرفت برمی‌دارد، خود را بی‌نیاز از فراگیری می‌داند و نقص و کمبودهای خود را دیگر نمی‌بیند و این آغاز سقوط و هلاک او خواهد بود.

انسان، معصوم و عاری از خطا نیست و اگر به خطای خود آگاه نباشد، در تنهایی و وحشت به سر خواهد برد چه در دنیا و چه در آخرت و در آخرت چه بسا سخت‌تر و هولناک‌تر است چرا که عمل صالحی ندارد که او را نجات دهد.

در دنیا نیز خودپسندی و تکبر باعث می‌شود اطرافیان از او گریزان باشند و با ترش‌رویی و اکراه با او معاشرت می‌کنند.
البته تنهاییِ حقیقیِ انسانِ متکبر به این دلیل است که حقایق را نمی‌بیند. و اگر بر این منوال باقی بماند، بازنده است. چرا که ارزش انسان به مقدار معرفت اوست، علم افق فرد را وسعت می‌بخشد و در دنیا و آخرت روابط گسترده‌ای برای او ایجاد می‌کند.

خودبرتربینی باعث می‌شود فرد از آنچه هست احساس رضایت کند و در عمل قدمی برای توسعه فردی خود بر ندارد. دیگر نیازی به فراگیری هیچ‌چیز احساس نمی‌کند. در موضوع ایمان نیز همین‌گونه است. گمان می‌کند به حد بالایی از ایمان و معرفت رسیده و نیازی به ایمان و معرفت بیشتر ندارد.
به عنوان مثال برخی افراد که همواره در مساجد حضور دارند گمان می‌کنند که با تقواترین و با ایمان‌ترین مردم هستند، دچار خودپسندی و عُجب می‌شوند و به جای اینکه روز به روز بر ایمان و علمشان افزوده شود، در جای خود متوقف می‌شوند.

ایجاد و تقویت شخصیت روندی است که تنها از طریق علم و معرفت امکان‌پذیر است و این معرفت از اتصال به وحی به دست می‌آید. عقل راهنمای انسان در این مسیر است؛ از این‌رو عقل و معرفت دو رکن اساسی در ایجاد شخصیت انسان هستند و بدون این دو فرد حتی یک ذره نیز نمی‌تواند پیشرفت کند.

درباره نویسنده

تحریریه الهدی

دیدگاه خود را بنویسید