(وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ * أُوْلَئِكَ جَزَاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ * قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الأَرْضِ فَانْظُروا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ هَذَا بَيَانٌ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ)
«و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا میافتند؛ و برای گناهان خود، طلب آمرزش میکنند -و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟- و بر گناه، اصرار نمیورزند، با اینکه میدانند. آنها پاداششان آمرزش پروردگار، و بهشتهایی است که از زیر درختانش، نهرها جاری است؛ جاودانه در آن میمانند؛ چه نیکو است پاداش اهل عمل! قطعاً پيش از شما سنّتهايى [بوده و] سپرى شده است. پس، در زمين بگرديد و بنگريد كه فرجام تكذيب كنندگان چگونه بوده است؟ این، بیانی است برای عموم مردم؛ و هدایت و اندرزی است برای پرهیزگاران!». (آلعمران،۱۳۵-۱۳۸)
خانهای را تصور کنید که در دشتی سرسبز و در منطقهای خوش آب و هوا قرار دارد. آیا چنین خانهای را برای زندگی کردن به آپارتمانی در شهری شلوغ و آلوده ترجیح نمیدهید؟جامعه اسلامی نیز اینچنین است، جامعهای آرام و مملو از همدلی و مهربانی است. محبت و بخشندگی در این جامعه رواج دارد و هیچکس از وقوع جرم و ناهنجاری در این جامعه بیم ندارد.
زندگی کردن در چنین جامعهای دلپذیر و خوشایند است. خداوند متعال ویژگیهای جامعه اسلامی را بیان فرموده است که در زندگی امروزه این ویژگیها ایدهآل، مطلوب و البته دستنیافتنی شده است. بخشش و انفاق، فرو خوردن خشم و احسان به یکدیگر از بارزترین این ویژگیهاست.
در جامعه اسلامی مردم در انجام احسان و عمل صالح با یکدیگر رقابت میکنند. زیرا خداوند متعال میفرماید: (وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَوَاتُ وَالأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ)؛ «و براى نيل به آمرزشى از پروردگار خود، و بهشتى كه پهنايش [به قدر] آسمانها و زمين است [و] براى پرهيزگاران آماده شده است، بشتابيد». نمونههای بسیاری از این رفتارها در جامعه اسلامی که دوستی و روابط در آن برای خدا و رضای اوست، مشاهده میکنیم.
در دعای مکارم الاخلاق امام زین العابدین علیه السلام میفرماید: «بار خدایا، درود بفرست بر محمد و خاندانش و رستگارى بخش مرا تا کسى را که با من ناراستى کند به اخلاص پاسخ دهم و کسى را که از من دورى گزیند به نیکویى جزا دهم و کسى را که مرا محروم می دارد به بذل و احسان بنوازم».
این همان اخلاق نیکویی است که خداوند به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مورد آن فرمود: (وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ)؛ «و تو اخلاق عظیم و برجستهای داری!»
این ویژگی جامعه اسلامی است. در این جامعه افراد با آرامش، آسایش و بر اساس محبت و احترام متقابل زندگی میکنند.
قرآنکریم به خوبی نشان میدهد که چگونه کفر، خواری، ذلت و ناامیدی به همراه دارد و در مقابل ایمان عزت و احترام و امید در جامعه ایجاد میکند.
استغفار راه بازگشت
تمامی انسانها در زندگی مرتکب گناه میشوند یا حداقل از برخی آداب و اصول اخلاقی غافل میگردند. مؤمنین ترک برخی سنتها را به مثابه گناه میدانند. اگر به دلیلی نماز شب را از دست دهند، غمگین میشوند و به استغفار روی میآورند. استغفار کردن در واقع یاد خداست که باعث آرامش قلب میشود. استغفار، غرور و تکبر را از انسان میزداید. قرآنکریم میفرماید: «و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا میافتند؛ و برای گناهان خود، طلب آمرزش میکنند»، عمل زشت یا به تعبیر قرآن «فاحشه» یعنی گناه بزرگی که علنی باشد، وقتی مرتکب گناه شوند خدا را یاد میکنند و از او طلب بخشش میکنند.
«و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟ و بر گناه، اصرار نمیورزند، با اینکه میدانند». این مسأله عدم اصرار بر گناه، در رفتار انسان بسیار مهم است. زیرا شیطان اعمال زشت انسان را زیبا جلوه میدهد یا ارتکاب گناه را برای او توجیه میکند. در این صورت گناه کردن برای انسان عادی میشود و در وادی گناهان غرق میشود.
بسیاری از صفات بد و عادات زشت انسان به سبب عناد و لجبازی به وجود میآید. از این روست که عدم اصرار بر گناه اهمیت دارد.
ویژگی جامعه اسلامی
جامعه اسلامی، جامعهای فقیه و آگاه به احکام شرع، اصول و اخلاق حسنه است. در این جامعه کسی به امر و نهی نیاز ندارد. چون افراد به دلیل علم و آگاهی که دارند خود را از ارتکاب گناه نهی میکنند و اگر خطایی کردند به آن آگاه هستند و با استغفار به درگاه خداوند از گناه خود توبه میکنند.
در برهههایی از تاریخ جوامع اسلامی از فقه غافل شدند زیرا این باور به وجود آمده بود که احکام شرعی مختص گروه خاصی موسوم به حوزویان یا علما است. اما حقیقت این است که هر فرد مسلمان باید فقیه باشد؛ به این معنی که به احکام شرعی آگاه باشد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میفرماید: «تحصيلِ دانش بر هر مرد و زن مسلمانى واجب است». برخی بر خلاف گفته رسول اکرم، زن را از این روایت حذف کردهاند. و نتیجه آن به وجود آمدن گروهی همچون طالبان است که تحصیل و علمآموزی را برای زنان حرام میدانند.
اما در حقیقت زن و مرد در علمآموزی و تحصیل برابر هستند چرا که علم و آگاهی است که مانع ارتکاب حرام میشود و مقدمهای برای عمل به واجبات است.
«آنها پاداششان آمرزش پروردگار، و بهشتهایی است که از زیر درختانش، نهرها جاری است؛ جاودانه در آن میمانند؛ چه نیکو است پاداش اهل عمل»؛ انسان اگر همواره گناه خود را به یاد آورد دچار عذاب وجدان میشود، از این رو خداوند به واسطه رحمت واسعه خود در قیامت گناهان مؤمنین را از یادشان میبرد تا آسوده باشند.
در روایت آمده است که اعمال مؤمنین در دنیا مصالح بهشت برای او هستند. با هر ذکر و هر عمل صالح و نیز ترک گناه در دنیا برای خود نعمتهای بهشتی را فراهم میآورد.
پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «آن شب كه به آسمان برده شدم، به بهشت در آمدم و در آنجا دشتهايى ديدم كه عدّهاى فرشته، خشتى از طلا و خشتى از نقره مىسازند و گاه از كار باز مىايستند. از آنها پرسيدم: چرا گاهى از كار دست مىكشيد؟ گفتند: تا هزينه به ما برسد. پرسيدم: هزينه شما چيست؟ گفتند: اين سخن مؤمن: سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الا اللّه و اللّه اكبر. وقتى اين جملات را بگويد مىسازيم و هرگاه ساكت شود از كار دست مى كشيم».
عبرت گرفتن از گذشتگان
«قطعاً پيش از شما سنّتهايى [بوده و] سپرى شده است. پس، در زمين بگرديد و بنگريد كه فرجام تكذيب كنندگان چگونه بوده است».
در این آیه خداوند عنوان میکند که او تدبیرکننده امور است اما تدبیر او در یک چهارچوب و بر اساس نظم است.
همه ما میدانیم که در عالم خلقت کوچکترین مخلوقات تابع نظم هستند. این نظم بر انسان نیز حاکم است. بدن انسان بر اساس نظمی حکیمانه آفریده شده، همچنین جامعه نیز تابع نظم و چهارچوب است؛ چهارچوبهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و غیر از آن که این چهارچوبهای حاکم را سنتهای الهی میگوییم.
برای شناخت جوامع مختلف، مطالعه و جستجو در آثار به جا مانده و شناخت علت فروپاشی آنها مفید است.
عاقبت شوم تکذیبکنندگان به سبب انحراف آنها از حقیقت و عدم توجه به هشدار پیامبران و صالحین بود.
به عنوان مثال سرنوشت قوم لوط که از گناه و انحراف دست نکشیدند و به پیامبر خود گوش فرا ندادند، قابل توجه است که چگونه با عذاب الهی از بین رفتند. متأسفانه دنیای غرب امروزه با حمایت از اعمال رهروان قوم لوط به ترویج و عادی سازی این عمل زشت و گناه کبیره میپردازند. آیا عاقبت این کار خود را میدانند؟
«این، بیانی است برای عموم مردم؛ و هدایت و اندرزی است برای پرهیزگاران»؛ قرآن بیانی است برای هدایت مردم و وسیلهای است برای مواجهه با گمراهی که در آن موعظه و پند است برای پرهیزگاران چون پرهیزگاری انسان را به جستجوی حقیقت وا میدارد.
بر اساس درس تدبر آیت الله العظمی مدرسی