تعبیر «بازگشت به خویشتن» غالبا در نوشتهها و یادداشتهایی که رنگ و بوی احیاگرانه با گرایش چپ و سوسیالیستی دارند، به صورت گستردهای تکرار شده است. اندیشمندان اسلامی نیز تحت تأثیر این تفکر قرار گرفتهاند. با وجود اینکه باور داریم این دعوت بازگشت به خویش در بسیاری از موارد مفید است؛ اما چون از بستری برخواسته که به اصل مشکل توجه ندارد و راهحلهای سطحی ارائه میدهد، راه به جایی نمیبرد.
قرآنکریم بارها درباره دلایل عقبماندگی امتها سخن گفته و برای در امان ماندن از آن راه حل ارائه داده است. در عین حال از بیان دلایل پیشرفت امتهای دیگر غافل نشده و تلاش کرده که از آنها نیز الگو و نمونه ارائه کند.
عوامل بسیاری در انحراف انسان از صراط مستقیم، فطرت پاک، خیرخواهی و عمل به صالحات تأثیرگذار است. یکی از این عوامل تبعیت از شیطان است. خداوند سبحانه و تعالی همواره انسان را از فریب شیطان برحذر داشته است که به صورت تدریجی انسان را به مهلکهای میکشاند که رهایی از آن مشکل است. قرآنکریم میفرماید: (أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ، وَأَنِ اعْبُدُونِي هَٰذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ)؛ «آیا با شما عهد نکردم ای فرزندان آدم که شیطان را نپرستید، که او برای شما دشمن آشکاری است؟».
یک عامل دیگر نفس اماره است؛ در قرآنکریم از زبان حضرت یوسف علیه السلام بیان شده: (وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي)؛ «من خويشتن را بىگناه نمىدانم، زيرا نفس، آدمى را به بدى فرمان مىدهد. مگر پروردگار من ببخشايد».
عامل دیگر هوای نفس است که خداوند بر مخالفت و مقاومت در برابر آن فرمان داده است؛ (وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ)؛ «و از هوای نفس پیروی مکن که تو را از راه خدا منحرف سازد».
اگر انسان منحرف شود، از فرمان الهی سرباز زند و بر خلاف وجدان و فطرت مرتکب محرمات شود، خداوند مهربان او را رها نخواهد کرد زیرا همانگونه که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «خداوند نسبت به بندگانش از خودشان مهرباتر است». در آیات بسیاری بیان شده که همواره بازگشت به فطرت پاک امکانپذیر است. گناهان انسان را از سعادت ابدی که خداوند برای بندگان صالح خویش قرار داده، دور میکند. اگر گناهکار توبهای نصوح کند، به فطرت پاک خود بازخواهدگشت و گناهان او پاک میشود. آیات قرآن چگونگی سیر در مسیر توبه را نشان میدهد. در اینجا این چند سؤال مطرح میشود از جمله اینکه «توبه» و ضرورت آن چیست و چه مراحلی دارد؟
توبه به عنوان بازگشت از گناه تعریف میشود؛ اما این بازگشت باید همراه با پشیمانی باشد. در حدیث آمده است: «پشیمانی از گناه برای توبه کفایت میکند». پشیمانی نشان از بیداری وجدان میدهد که خود گویای بازگشت توبهکننده به فطرت پاکی است که خداوند در وجود تمامی انسانها نهاده است. پشیمانی آغاز بازگشت از گناه است و در نقطه مقابل اصرار بر گناه قرار دارد.
شاید همین امر، دیدگاه اندیشمندان اسلامی را که بر این باورند صفت خیر در وجود انسان از صفت شر قدمت بیشتری دارد، تبیین میکند؛ بر خلاف اندیشمندان غربی که همچون فلاسفه یونان به اصالت شر در وجود انسان معتقدند.
شایسته است به ضرورت توبه توجه کنیم زیرا بیماری روح همچون بیماری جسم است که اگر به موقع درمان نشود، مزمن و درمان آن مشکل میشود. قرآنکریم به همین نکته اشاره میکند و میفرماید: (وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ)؛ «و شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان؛ و بهشتی که وسعت آن، آسمانها و زمین است؛ و برای پرهیزگاران آماده شده است». و نیز میفرماید: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحاً)؛ «اى كسانى كه ايمان آوردهايد، به درگاه خدا توبه كنيد؛ توبهاى از روى اخلاص». توبه نصوح یا همان خالصانه درمان فوری اشتباه و بازگشت به مسیر صحیح است.
حال این سؤال مطرح میشود که آیا توبه اشکال مختلفی دارد؟ آیات و روایات بر این موضوع دلالت دارد که توبه یک حقیقت واحد است اما نسبت به افراد مختلف متفاوت است؛ همانطور که شیوه تقرب بندگان به خالق بر اساس درجه ایمان و اعتقاد فرد تفاوت دارد. قرآنکریم میفرماید: (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحاً) بنابراین توبه به دو صورت نصوح و غیر نصوح است. غیر نصوح در واقع تنها احساس پشیمانی است که به سرعت از بین میرود و فرد به همان حالت گذشته خود بازمیگردد. توبه اکثر انسانها به این صورت است.
از امام علی (ع) سؤال شد توبه نصوح چیست؟ فرمود: «پشیمانی قلبی و آمرزشخواهی زبانی و تصمیم جدی بر اینکه به گناه بازنگردد». بنابراین توبه نصوح سه مرحله دارد که توبهکننده برای ترک گناه باید این مراحل را طی کند. حقیقت توبه بازگشت به خداوند پس از رویگردانی از او و یا بازگشت به صراط مستقیم پس از انحراف از آن است. از این رو توبهکننده باید کاملا آگاه باشد که دوری از پروردگار و انحراف از مسیر او، زیانی بزرگ است که با هیچ ضرر و زیانی برابری نمیکند. در غیر این صورت اهمیت و ضرورت توبه را درک نخواهد کرد. اینجاست که بیداری وجدان و بازگشت به خویشتن آغاز میشود و فرد از گناهان و انحرافات گذشته خود پشیمان میشود.
سه مرحلهای که توبه صدقانه و خالصانه را محقق میکنند، عبارتند از:
مرحله اول: بیداری وجدان و درک اینکه دچار انحراف شده است و در پی آن پشیمانی از گناه و معصیت. به فرموده امام علی (ع) «پشیمانی قلبی» که به آمرزشخواهی زبانی منجر میشود.
مرحله دوم: روی آوردن به سوی خداوند متعال و عزم راسخ برای اطاعت از او و ترک نافرمانی. در اینجا باید استغفار و طلب آمرزش کند و تصمیم بگیرد به سمت گناه نرود همانطور که حضرت امیر (ع) فرموده است.
مرحله سوم: تهذیب نفس، پاک کردن آثار گناه و روی آوردن به اعمال صالح. در این مرحله التزام عملی به دوری از گناهان گذشته و جبران آنها با اعمال صالح لازم است؛ (إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ)؛ «زيرا خوبیها بدیها را از ميان مىبرد».
سؤال آخر این است که پاداش توبهکننده نزد خداوند متعال چیست؟ توبه آثار بسیاری دارد و خداوند عهد بسته است که تمام گناهان را ببخشد. میفرماید: (وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِّمَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدَىٰ)؛ «و من هر که را توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت شود، میآمرزم». در آیه توبه نصوح بسیاری از آثار توبه بیان میشود؛ میفرماید: (عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَىٰ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ)؛ «اميد است كه پروردگارتان بدیهايتان را از شما بزدايد و شما را به باغهايى كه از زير [درختان] آن جويبارها روان است درآورد. در آن روز خدا پيامبر [خود] و كسانى را كه با او ايمان آورده بودند خوار نمىگرداند: نورشان از پيشاپيش آنان، و سمت راستشان، روان است. مىگويند: پروردگارا، نور ما را براى ما كامل گردان و بر ما ببخشاى، كه تو بر هر چيز توانايى». این آثار عبارتند از: آمرزش گناهان، دستیابی به بهشت و رهایی از رسوایی در روز قیامت.
خداوند به گناهکاران حتی اگر در گناه زیادهروی کرده باشند، وعده داده است که از گناهانشان درگذرد؛ میفرماید: (قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ)؛ «بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را میآمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است».
امام رضا (ع) میفرماید: «توبهکننده مانند کسی است که هیچ گناهی ندارد». همچنین پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «نزد خداوند هیچ چیز دوستداشتنیتر از مرد و زن توبهکننده نیست».
اگر توبه بازگشت به خویشتن و به فطرت پاک، یا به سوی خداوندی که توبهکنندگان را دوست دارد، باشد، آثار نیک بسیاری در دنیا و آخرت بر آن مترتب میشود و شایسته است در توبه کردن مسارعت شود، چرا که عمر انسان بسیار کوتاه است.