(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ)؛ «اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا آنگونه كه حق پرواكردن از اوست، پروا كنيد؛ و زينهار، جز مسلمان نميريد».
در ابتدای آیه مبارکه خداوند ما را با صفت ایمان مورد خطاب قرار میدهد و میفرماید: (ای کسانی که ایمان آوردهاید) چرا که وقتی آیات قرآن را تلاوت و در آنها تدبر میکنیم، این معنی را میرساند که به فرستاده قرآن ایمان داریم و به صورت کلی مؤمن هستیم.
اما این ایمان ابتدایی همچون مواد اولیه ساخت یک وسیله است که باید مراحل بسیاری طی کند تا به آنچه مورد نظر است تبدیل شود. ایمان نیز به همین صورت است، ایمان در قلب و ذهن ما وجود دارد ولی باید پرورش یافته تا در اعماق جان نفوذ کند و به ایمان مطلوب تبدیل شود، ایمانی که ما را به راه راست در دنیا و به بهشت در آخرت هدایت کند.
آیه مبارکه بعد از خطاب به اهل ایمان میفرماید از خدا پروا کنید (تقوا پیشه کنید): (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ…) به این معنی که ایمان و تقوا دو صفت متفاوت هستند، تقوا از ایمان بالاتر است. ممکن است کسی مؤمن باشد اما صاحب تقوا نباشد و از خداوند پروا نکند. همچنین به این معنی که اعلام ایمان و تظاهر به آن ابتدای راه است و انسان مؤمن باید گامهای خود را با تقوا کامل کند، حتی تقوا نیز به تنهایی کافی نیست، از این جهت خداوند متعال در ادامه آیه میافزاید: (اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ)؛ «از خدا آنگونه كه حق پرواكردن از اوست، پروا كنيد».
تقوای ظاهری کافی نیست بلکه باید طوری از خدا ترسید که شایسته اوست، تقوایی راستین و مخلصانه، به طوری که این تقوا و پرهیزگاری در تمام مراحل و مقاطع زندگی تجلی پیدا کند.
تقوای واقعی در دیدگاه، زبان، کلام، رفتار، وضعیت، ارتباطات و اخلاق انسان انعکاس مییابد. همچنین که در ارتباط انسان با مخلوق خویش و اولیای او (پیامبر و ائمه علیهم السلام و صالحین) تجلی پیدا میکند.
حقیقت تقوا بر سیاست، اقتصاد، جامعه، آموزش، داد و ستد و تمامی معاملات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و در یک کلام بر هر چیزی که به انسان مربوط باشد، تأثیرگذار است.
باید از خود بپرسیم حال که معنای تقوا از ایمان متفاوت است، معنای دقیق تقوا چیست. معنای ایمان واضح است، اعتراف به وجود خداوند یکتا که خالق هستی است و تدبیر کننده همه امور که همه چیز در دست اوست. و همچنین: اعتراف و ایمان داشتن به رسالتهای الهی و معاد. این معنای مختصر ایمان است. اما تقوا به چه معناست؟ و چگونه باید از خداوند پروا داشته باشیم؟
به طور مختصر میتوان گفت: اطاعت از خداوند در هر حال، یعنی مطیع فرمان خدا باشیم، آنچه را دستور داده اجرا کنیم و از آنچه نهی کرده از محرمات و ممنوعات اجتناب کنیم. اصل مطلب و معنای کلی تقوا همین است.
گاهی فرد مؤمن تظاهر به تقوا میکند اما در عمل از صراط مستقیم دور میشود، این تقوایی نیست که شایسته خداوند متعال باشد چرا که با اخلاص و صداقت همراه نیست. تقوای حقیقی در همه حال و در هر زمان همراه مؤمن است حتی در زمان مرگ. و این نکته در خاتمه آیه ذکر شده است: (وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ)؛ «جز مسلمان نمیرید».
تقوای راستین مستمر و متوالی است حتی تا آخرین لحظه حیات انسان، تا اینکه از دنیا برود و مسلمان و تسلیم پروردگار باشد. یک لحظه مؤمن در دنیا بدون تقوا و پرهیزگاری سپری نمیکند و همواره در صراط مستقیم گام برمیدارد.
اگر بخواهیم با جزئیات و تفصیلات دقیقتری مصادیق تقوا را بیان کنیم، میگوییم:
تقوا یعنی:
- اجتناب کامل از محرمات و منکرات همچون: فساد جنسی، کسب مال حرام، میگساری، قمار، فساد اخلاقی، آزار مردم، آسیب به محیطزیست، عاق والدین، آزار و اذیت همسر، کوتاهی در تربیت فرزندان، قطع رحم و …
- برائت و ولایت: تقوا به معنی دشمن دانستن دشمنان خدا و اولیای او است. مؤمن با دشمنان خدا و دین وارد کار و معامله نمیشود، از افراد فاسق و فاسد دوری میکند. حتی اگر افراد مشهور و مهمی باشند. مؤمن با مؤمنین و اولیای خدا دوستی و همکاری میکند و گوش به فرمان علما و اولیای خداست.
- در تعامل و برخورد با دیگران (خانواده، جامعه و کوچک و بزرگ) خود را به اخلاق نیکو آراسته میکند.
- در هر فعالیتی اعم از اقتصادی و تجاری و … راستگویی و صداقت را پیشه کار خود قرار میدهد.
- در ارتباط با مردم مخلصانه رفتار میکند و از هرگونه مکر، نیرنگ، نفاق، غیبت و سخنچینی دوری میکند.
- زبان و کلام پاک دارد و از گناهان کلامی بر حذر است.
اینچنین است که تقوای حقیقی در تمام شؤون زندگی انسان اعم از رفتار، سخن و ارتباطات او تجلی پیدا میکند. حال به راستی ما پرهیزگاریم؟