قرآن کریم میفرماید: (وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ)؛ «و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت میکردند؛ و انجام کارهای نیک و برپاداشتن نماز و ادای زکات را به آنها وحی کردیم؛ و تنها ما را عبادت میکردند». (انبیاء، 73)
یکی از نعمتهای خداوند برای بشر قراردادن پیشوایانی است که به سوی او دعوت کرده و انسانها را هدایت میکنند. هدف تمامی این پیشوایان یکی است، با اینکه هر کدام بنا به شرایط زمانی شیوه متفاوتی در امر هدایت داشتند. به عنوان شیعه و پیرو اهل بیت علیهم السلام باید با سیره امامان معصوم آشنا شده و از آنها الگو بگیریم.
برای شناخت امام صادق علیه السلام شاید نیاز به ماهها مطالعه و تحقیق باشد. در اینجا به گوشهای مختصر از سیره مبارک آن حضرت و به خصوص شیوه ایشان در تربیت شاگردان و کادر مکتب جعفری میپردازیم.
حضرت همچون پدران بزرگوارشان برای هدایت مردم و اقامه احکام الهی تلاش میکرد. امام صادق (ع) توانست تحولی بزرگ در امت اسلامی پدید آورد که این تحول عظیم به نام ایشان در تاریخ ثبت شده است و تا به امروز اثرات گرانبها آن ادامه دارد.
شیوه اصلی ایشان تربیت دانشمندان در علوم مختلف بود. حضرت مدرسهای بزرگ تأسیس کردند که بیش از چهار هزار نفر در آن تعلیم دیدند. تنها در کوفه اگر کسی وارد مسجد میشد صدای نهصد نفر را میشنید که میگفتند: «جعفر بن محمد فرمود …».
مدرسه علمی امام صادق (ع) نقش مهمی در تحول فرهنگ جامعه اسلامی ایفا کرد. تأثیر این مدرسه بر تمامی مذاهب اسلامی آشکار است. ائمه مذاهب چهارگانه از شاگردان همین مدرسه بودند. ابوحنیفه نعمان، امام مذهب حنفی با اشاره به مدتی که در محضر امام صادق (ع) شاگردی میکرد، میگوید: «اگر آن دو سال نبود، نعمان تباه میشد».
این مدرسه یا به عبارتی دقیقتر دانشگاه، از معتبرترین مراکز علمی در گذشته و حال است، که در تمام شاخههای علم، شیوه آموزشی منحصر به فردی داشت. شاگردان امام صادق (ع) دارای تفکرات و سلیقههای مختلفی بودند که نزد ایشان در علوم مختلف دانش آموختند.
هشامبنسالم میگوید: «نزد حضرت صادق (ع) بودیم؛ مردی شامی بر ما وارد شد، سلام کرد، اذن خواست و نشست. امام از او سوال کرد: چه میخواهی؟ گفت: شنیدهام که شما عالم به همه امور هستید، خواستم با شما مناظره و گفتگو کنم.
امام فرمود: درباره چه چیزی؟ گفت: درباره قرآن و برخی مباحث ادبی آن.
امام فرمود: ای حمران! با این مرد بحث کن. مرد گفت: من فقط با شما بحث میکنم.
امام فرمود: اگر در بحث توانستی بر حمران پیروز شوی، بر من نیز پیروز گشتهای.
مرد شامی شروع به پرسش کرد و حمران به او پاسخ میداد. امام پرسید: ای شامی! حمران را چگونه یافتی؟ گفت: ماهر و داناست؛ هر چه پرسیدم، پاسخ داد.
امام فرمود: ای حمران، اکنون تو از مرد شامی بپرس. حمران سوالاتی از مرد شامی کرد که خنده از چهره شامی رخت بربست.
مرد شامی به امام گفت: میخواهم در فقه با تو بحث کنم. امام فرمود: ای زراره با او مناظره کن. زراره نیز با او در بحث پیروز شد.
مرد شامی به امام گفت: میخواهم در کلام (مباحث اعتقادی) با تو بحث کنم. امام فرمود: ای مؤمن الطاق، با مرد شامی مناظره کن. مؤمن نیز مرد را مغلوب کرد.
مرد گفت: میخواهم درباره استطاعت و مباحث جبر و اختیار و حدود آزادی انسان با تو بحث کنم. امام فرمود: ای طیار، با او بحث کن. طیار نیز در مناظره پیروز شد.
مرد گفت: میخواهم درباره توحید با تو مناظره کنم. امام فرمود: ای هشامبنسالم با او بحث کن. هشام نیز در بحث پیروز شد.
مرد شامی گفت: میخواهم درباره امامت با تو بحث کنم. امام به هشامبنحکم فرمود: با مرد شامی بحث کن. هشام نیز چنان قوی و توانمند وارد میدان بحث شد که مرد شامی نتوانست از خودش دفاع کند.
امام از شوق خندید. مرد شامی گفت: گویا میخواستی به من بفهمانی که شیعیانت همانند این افراد هستند. امام فرمود: این چنین است که گفتی».
این داستان سه نکته مهم در بردارد:
اول؛ امام صادق (ع) در تخصصهای مختلف دانشمندانی ماهر و مسلط تربیت میکرد.
دوم؛ حضرت به مهارت و کفایت علمی اصحاب و شاگردانش اطمینان داشت تا جایی که به مرد شامی فرمود: «اگر بر او غلبه کردی، بر من نیز چیره گشتهای».
سوم؛ حضرت با این کار به شاگردان و اصحاب خویش اعتماد به نفس بخشید. این نکته مهمی در تربیت و آموزش است که بر عهده شاگردان مسئولیت نهاده شود و در انجام آن تشویق گردند.
جابربنحیان از جمله شاگردان امام صادق (ع) بود که نزدیک به پنج هزار مسأله در ریاضیات تألیف کرد. حضرت در علوم مختلفی همچون پزشکی، شیمی و دیگر علوم نیز دانشمندان برجستهای آموزش داد.
دانشگاه امام صادق (ع) تنها مکتب فکری بود که توانست تحول فرهنگی مهمی در امت اسلامی ایجاد کند و علما در مورد آن میگویند: «در تاریخ هیچ مدرسه فکری همچون مدرسه امام صادق (ع) وجود ندارد که توانسته باشد نسلهای پیاپی را بر اساس اصول و افکار خود تربیت کند و در ساخت امتی متمدن و یکپارچه سهیم باشد».
سادهانگاری است اگر دستآورد مکتب امام صادق (ع) را تنها در شاگردان و معاصرین آن حضرت در نظر بگیریم. دستآورد بزرگ حضرت مردانی است که با افکار خود تاریخ را متحول کرده و امت را متمدن ساختند.
امام صادق (ع) در شیوه تبلیغی خود که تربیت دانشمندان، اندیشمندان و کادرسازی علمی در رشتههای مختلف بود؛ درس مهمی را به همه کسانی که خواهان تحول و تغییر در جامعه هستند، آموخت. اینکه علم، علمآموزی و تربیت علما، صحیحترین شیوه برای ایجاد تمدن و پیشرفت در جامعه و تحقق اهداف والا است.