فرهنگ

آفات‌ تقلید سبک زندگی

فرض بر این است که افکار و تجربیات حاصل از غرب در زمینه فعالیت، توسعه و پیشرفت منبع خوش‌بینی و امیدبخشی باشد. بنابراین با الهام از علوم پزشکی، مهندسی، زمین‌شناسی، نجوم و… در کشورهای غربی، نیازهای خود را تأمین می‌کنیم. چرا که زمان به سرعت می‌گذرد و منتظر کسی نمی‌ماند و این ما هستیم که باید خود را با سرعت پیشرفت‌ها تطابق دهیم و از پیشرفت‌های حاصل در جای جای کره زمین بهره ببریم.

مردم کشورهای در حال توسعه با تحصیل در دانشگاه‌های غربی و استفاده از تجربیات کشورهای توسعه‌ یافته، اقتصاد کشور خود را از سقوط نجات دادند و در راه توسعه و پیشرفت گام برداشتند. به عنوان مثال وضعیت اقتصادی کره جنوبی و ‌چین را مشاهده می‌کنیم که چگونه به مرور زمان بهبود یافت و در حال حاضر با کشورهای برتر از لحاظ اقتصادی رقابت دارند. تکنولوژی و علم را به کشور خود آوردند، ولی همزمان هویت ملی خود را نیز حفظ کردند. فرهنگ این کشورها از فرهنگ رایج غربی دور ماند و همچنان عادات و رسوم خود را دارند.

غرب‌زدگی در سرزمین‌‌های ما!

شاید این سؤال به وجود آید که تأثیر گرفتن از غرب چه اشکالی دارد؟ و آیا در ذات غرب مشکلی وجود دارد؟

مراد از غرب و فرهنگ غربی، مجموعه‌ای از ارزش‌ها، مفاهیم و تجربیاتی است که ابتدا در اروپا آغاز شد و آنجا را متحول کرد، سپس به کشورهای دیگر منتقل شد. در واقع یک سیستم متمدن که آمریکا، کانادا، اقیانوس آرام و استرالیا را شامل می‌شود و به ژاپن نیز می‌رسد. بنابراین نظریه‌ها و تئوری‌هایی همچون لیبرالیسم، دموکراسی، نظم و قوانین اجتماعی برای مردمان مغرب زمین، بیگانه نیستند. بلکه برخواسته از خود آن‌ها است. حتی در کشورهای اسلامی نیز که به اذعان غربی‌ها، تمدن عظیم و درخشانی دارند، این مفاهیم کاملا آشنا هستند.

مسلمانی که می‌خواهد همچون انسان غربی زندگی کند، در مواجهه با حقیقت تاریخ، جغرافیا و میراث خود دچار تردید می‌شود. زیرا تبدیل و جایگزین کردن فرهنگ، مسأله ساده‌ای نیست. از این روست که می‌بینم تلاش‌ برای غرب‌زدگی، شورشی خشونت‌آمیز بر علیه هنجارها، قوانین و حتی هویت است. پیش از آنکه به  سبک زندگی غربی و مشکلات آن بپردازیم، به عنوان مثال محصولات آرایشی و استفاده ابزاری از زنان را در تبلیغ و ترویج آن‌ها مورد نظر قرار می‌دهیم. محصولاتی که ابتدا در غرب تولید شد و برای تولید انبوه و فرار از مالیات و مشکلات تجاری به کشورهای عربی و اسلامی راه یافت. همینطور پوشاک و محصولات غذایی که سبک زندگی غربی را بر مسلمانان تحمیل می‌کند. یا مناسبت‌هایی همچون سال نو میلادی، ولنتاین و…. اگر از کسی در مورد این مناسبت‌ها و منشأ آن‌ها سؤال کنیم، نمی‌تواند پاسخ درستی بدهد چرا که در واقع از فلسفه وجودی این مناسبات، چیزی نمی‌داند. مسلمانان فلسفه و منشأ اعیادی چون فطر و قربان را می‌دانند و این مناسبات را فرصتی برای عمیق‌تر کردن رابطه با معبود خویش برمی‌شمارند.

سکوت در مقابل هجوم فرهنگ غربی باعث می‌شود که در مواجهه با انتقادات بخشی از جامعه که موافق غرب‌زدگی هستند، ضعیف باشیم. و در نهایت رسوخ نرم و بی‌سر و صدای فرهنگ غرب در زندگی روزمره را شاهد خواهیم بود بدون اینکه کسی اعتراض کند. شاید دلیل سکوت برخی اعتقاد به بی‌فایده بودن اعتراض باشد با این بهانه که مردم به دلیل شرایط اقتصادی و سیاسی دلزده و خسته‌اند و با جشن گرفتن این مناسبات از واقعیت تلخ زندگی خود فرار می‌کنند و برای لحظاتی شاد هستند. بهانه‌ای واهی که امروزه در جامعه بسیار می‌شنویم.

متزلزل شدن حریم خانواده

زمانی که از تأثیر فرهنگ غربی از طریق کانال‌های ماهواره‌ای، اینترنت و شبکه‌های اجتماعی بر خانواده سخن به میان می‌آید، در واقع بیشتر به نتایج این تأثیرات پرداخته می‌شود. نوجوان و جوانی که هویت خود را از دست می‌دهد، خانواده خود را در معرض خطر قرار می‌دهد. به سبب روش و سبک زندگی، بین والدین و فرزندان درگیری ایجاد می‌شود. والدین به ارزش‌ها و میراثی که بر اساس آن‌ها رشد یافته‌اند پایبند هستند و می‌خواهند فرزندان خود را نیز بر همان اصل و اساس تربیت کنند. پس چگونه با انتخاب فرزندان خود کنار خواهند آمد و عصیان فرزندان را خواهند پذیرفت؟

برجسته‌ترین نکته‌ای که در جوامع اسلامی باعث اختلاف و درگیری شده، برداشت غلط از ارزش آزادی است. در گذشته فرزندان از نظر آزادی مشکلی با والدین نداشتند، بنابراین احساس ظلم و ستم نیز نداشتند. به جز برخی عادات و رسوم که در مناطقی همچون روستاها و بادیه‌ها مرسوم بود در شهرها عموما مشکلی وجود نداشت. دختران و پسران بر حسب وضعیت اقتصادی از امکانات مختلفی بهره‌مند بودند و احساس شادی و رضایت داشتند. اما امروز می‌بینیم که والدین با وجود صرف همان هزینه و بذل همان محبتی که خود از والدینشان دریافت می‌کردند، همچنان با فرزندان خود درگیر هستند. فرزندان از والدین توقعاتی دارند که ارتباطی با آزادی یا محدودیت ندارد بلکه به سبب سبک زندگی و تفکری است که بر آن‌ها حاکم شده است.

بهره‌گیری از تجربیات و دیدگاه‌هایی همچون گفتگوی بین تمدن‌ها مطلوب و لازم است. اما همزمان برخورداری از عقلانیت و حکمت برای محافظت حریم جامعه و خانواده در مقابل آثار سوء فرهنگ خارجی نیز لازم و ضروری است. همچنین دوری از مسائل فتنه‌انگیز و اضطراب‌آور مهم است. به خصوص در زمانی که بیش از پیش به آرامش و استقرار نیاز داریم. تا برای استفاده از تجربه و علم دیگران آماده باشیم. پیامبر اکرم صلوات الله علیه می‌فرماید: در طلب علم باشید حتی اگر در چین باشد (اشاره به سرزمین دوردست).

برخی افراد غرب‌زده از مشکلات فساد و ناکارآمدی در کشورهای اسلامی سخن می‌گویند. این انتقادات به جاست، اما دلیل این مشکلات رفتار و کردار همین اشخاص است. چرا که امکانات و هزینه‌هایی که در کشورشان برای آن‌ها فراهم شده را فراموش کرده‌اند و نظم و قوانینی که در غرب حاکم است را در کشور خود زیرپا گذاشته‌اند.

درباره نویسنده

تحریریه الهدی

دیدگاه خود را بنویسید